بهار نزدیک هست آن هم بهار 1400
این بهار را در خانه میمانید یا به سفر میروید عزیزانم ؟
با نام خالق شکوفه های بهاری
جوانه زدن های شاخه های خشکیده را دوست دارم، مثل کودکی که بعد از بازی، بخواب عمیق رفته و کم کم بیدار میشود و همه میدانند، پرانرژی تر از روز قبل خواهد بود!
بهار کم کم می آید، پلک هایم را میبندم و تجسم یک زمین پوشیده از سبزه، بوی گلهای رنگارنگ و آواز گنجشک ها سرمستم میکند. پابرهنه روی چمن های نم زده از باران بهاری، میدوم و نفس میکشم از عطر شکوفه های صورتی نشسته بر شاخه های جان گرفته درخت!
بهار دیگری در راه است و خانه، امن ترین آغوشیست که ما را به خود چسبانده است، چه کنیم؟ چاره چیست؟ زمستان تازه تمام شده و سوزَش را همه چشیده ایم..
رفتن.. تکرار این اتفاق است و ماندن.. نوید پایان این روزهاست!
بقیه دلنوشته در ادامه مطلب ...