شعر در تنهایی عشق رویای شکستن من شد

loading...

الهه فاخته

خداوندا بزرگی کن نگذار دل عاشق بگرید چند باره دلم تنها و غمگین است خدایا شبی گفتی که عاشق شو شبی می گریی از ناکامی این دل چه رسمی دارد این دلگویند که روزی آدمی ...

جستجو در سایت الهه فاخته
جستجو در سایت الهه فاخته


در اين سایت
الهه فاخته بازدید : 119 چهارشنبه 21 اسفند 1398 نظرات (0)

خداوندا بزرگی کن

نگذار دل عاشق بگرید چند باره

دلم تنها و غمگین است خدایا

شبی گفتی که عاشق شو

شبی می گریی از ناکامی این دل!

چه رسمی دارد این دل

گویند که روزی آدمی از دیده ها رفت

گویند که مشق شب هماندم با غصه پیوست

گویند دلی دیشب کمی گریید و جا ماند

گویند دل عاشق گمان دارد که تنهاست

گویند که روزی آدمی از دیده ها فت

رنگ شب روشن شد آن وقت

گویند که چشمی سخت گریید,

قطره ها رنگ سفر داشت

هوایی شد زمین, رنگ خزان شد

گویند که یک دل بی تاب بی تاب

در آن لحظه گمان باطلی داشت ....

 

مگر ای دوست, عشق هم بازیست!

مگر عشق پاک و خالص و ماندن شدن نیست!

مگر عشق جدا از پول و زمان نیست!

مگر عشق راه و رسم دگر نیست!

مگر با خدا بودن, معرفت نیست!

مگر عاشق شدن با دست پر نیست!

مگر عشق بین من و تو و خدا نیست!

پس این چه رسمی ست ؟


در بیابانم خدایا, جنگل اینجاست

چند فوتی مانده تا این جنگل سبز

ولی انگار بالهایم ناتوان است!


خداوندا تو گفتی نیک بنگر

دلم دزدیده شد اما خدایا

دوباره دست یک روباه مکار ,

پرید و چنگ زد کنج دلم را

) به این نیت که بمانم بی هوادار (

هوادارم تو هستی خالق من !


دلم زخمیست درد دارم امشب

خداوندا بزرگی کن

نگذار دل عاشق بگرید چند باره

دلم تنها و غمگین است خدایا

شبی گفتی که عاشق شو

شبی می گریی از ناکامی این دل!

چه رسمی دارد این دل

اسیر گرگ گشتم


خداوندا نمی دانم چرا این قدر تنهایم!

و تنها خسته و پر غصه است انگار

و تنها قصه دارد, با هزاران بودن و رفتن

و تنها گرچه محکم گشته است اما

ظریف و ترد باشد در هزاران

و تنها قصه اش پیچیده باشد

و تنها جز خدا یاور ندارد

و تنها جز دل و قلبش همراهی ندارد

و تنها, تنهاست تنها ..

و تنها, عاشق است هر دم, هر لحظه در یاد

و تنها دریاست دریا

و چون اقیانوس, ژرف و آرام

اینجا کجاست؟

منم چون او قایقی می خواهم

که از این شهر و دیار دور شوم

جای من نیست میان مرداب

جای من نیست در این بارش باران

که منم قاصدک پر زده از شهر محبت

دل من دل نیست دل است

آه ای سنت و آیین خدایی

در این سینه غمی سخت شکسته ست

در این سینه, غنچه درد, در گوشه تاریک شکفته

ست

هیهات, کسی درد مرا باز ندانست

هیهات, کسی ندانست چرا صورت من این قدر

عجیب است

هیهات, کسی فکر من نیست هیچ گاه

من یک رفیقم نه سرگرمی و بازی

من شکستم ز جنس پرم و بال پرنده

سبک, نرم, و آزاد

شکستم

شکستم

 

  • شاعر الهه فاخته 
  • کتاب شعر صدای حق 
  • شعر در تنهایی عشق رویای شکستن من شد 
کپی از متن,شعر و دلنوشته ها با ذکر اسم الهه فاخته امکان پذیر است .... از اینکه حق کپی رایت را رعایت میفرمایید بی نهایت سپاسگزارم♥ برچسب ها: کتاب شعر صدای حق , شعر بلند عشق و تنهایی و بازی عشق ,
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
الهه فاخته درشبکه های مجازی

 


دوستان عزیز میتوانید من را ( الهه فاخته ) در شبکه های مجازی اینستاگرام , تلگرام و آپارات با یوزر elahe_fakhteh دنبال کنید 

الهه فاخته
Profile Pic


 به نام آرامش قلب ها

عزت دست خداست

زندگیتو با امید ادامه بده , همیشه یه راهی هست


سلام به سایت رسمی الهه فاخته خوش آمدید


در این سایت شعرها , دلنوشته ها , کتاب ها , دکلمه ها و اشعار الهه فاخته رسانه می شود .

 

 الهه فاخته  ( مستعار ) متولد 1366 شاعر معاصر و نویسنده , گاهی خوانش شعر و دلنوشته انجام میدهد , استاد  و داور رسمی تکواندو و کیک بوکسینگ است.


 

من، فاخته .... صاحب قدرت قلم، هرچه دارم از خالق دارم
سالهای باقی عمرم را از "حق" الهی مینویسم

می خواهم پرواز کنم چون پرنده ای آزاد رها و اوج بگیرم تمام شاعرانگی من در حس مشترک است حسی بین قلب من و تو من به پرواز ایمان دارم یا حق !


 پینوشت : زندگی آنقدر ها هم پیچیده نیست که دنبال دلیلش بگردیم .

شاد بودن , عاشق بودن و حال خوب داشتن و درستکار بودن شاید نتیجه سختی هایی باشد که هر انسانی در زندگی خود خواهد داشت تا بالاخره به آن خواهد رسید .

یا حق 

الهه فاخته



اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    از چه طریق وارد سایت الهه فاخته شدید ؟