شعر نوشت بانو
نویسنده الهه فاخته
بانو،ای بانو چرا خودت را فراموش کرده ای!
آغوشت را باز کن، تا فرشتگان سبد سبد گلهای شقایق و نرگس تقدیمت کنند اینبار پشت کن به تمام کسانی که نفست را می گیرند از قدم زدن های تو در خیابان شهر . در خلوت خود باز هم گریه کن،گریه چیزی از ارزشهای تو کم نخواهد کرد .
بانو سرت را بالا بگیر، تو کم نیستی، ضعیف نیستی، تو خلق شده بالاترین قدرت هستی،سرت را بالا بگیر و باز هم لبخند بزن و باور کن اگر لبخند تو نبود ، این دنیا جز فریاد چیزی نداشت!
بانو،تو خود یک گل هستی ،مواظب خودت باش که گلها خشک می شوند، پژمرده می شوند و خدایی ناکرده می میرند .
اینبار جلوی آیینه بایست،به خودت لبخند بزن و شاعرانه ترین شعر دنیا را برای چشم هایت بخوان . اگر تنهایت گذاشته اند، خود را به دیگران وامگزار خودت،خودت را تنها نگزار و باور کن دنیا با حضور تو زیبا شده است بی خیال حرفهای هیچ!
الهه فاخته
Instagram.com/elahe_fakhteh .
Telegram.me/elahe_fakhteh
پ.ن: فقط این شعر ،شاعرش الهه فاخته است و شعرهای مشابه فقط منتسب هستند. ⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐