گفتگو با خدا
خدایا ....
امشب دوباره به آغوش تو پناه آورده ام
و دوباره گمان میکنم که جز تو، هیچ کسیرا ندارم
آخر چگونه دل ببندم به انسانی که حتی عمرش را نیز نمیداند؟
آدم را وابسته دلشان میکنند و میروند ، ترک کردن که فقط عوض کردن راه نیست، مردن هم نوعی ترک کردن است، آنجا که واقعا منتظری برگردد اما .... معنی واقعی رفتن را میفهمی!
در این دنیا به هیچ چیز نمیشود دل سپرد، حتی مقام و عزت هم ، همیشگی نیست چرا که انسان جایزالخطاست !
خدایا دلم گرفته و میخواهم باز هم .... امشب .... مرا غرق در نور خویش کنی، چرا که تو.... بینهایت قدرت هستی!
خدای قوی و مهربانم، نگذار غافل شوم، گم شوم ، فراموشت کنم
روزهای شلوغی داشته ام، حتی نتوانستم به خودم برسم، اصلا انگار خودم را هم نمیبینم، ولی ... خدا ، خدا جانم ، ای مهربانم.... مثل فرشته آرزوها، چوب جادویت را به روحم بزن و آشفته حالی ام را مرتب کن
من به تو اعتقاد کامل دارم
تو را شکر میگویم که شلوغی احوالم بخاطر کار است ، نه بیکاری
اما .... کنج آغوش تو را میخواهم
و برتر از تو نمی یابم
باز هم.... مرا در آغوش بگیر
یا رب! ای پرورنده روح و جسم و جانم
دوستت دارم خدا
یاحق
#الهه_فاخته
@elahe_fakhteh
.