دلنوشته

loading...

الهه فاخته

دلنوشته,امید,خدایا امیدم به توا,تسلیم نشو,

جستجو در سایت الهه فاخته
جستجو در سایت الهه فاخته


در اين سایت
الهه فاخته بازدید : 129 دوشنبه 09 بهمن 1402 نظرات (0)

در انتهاے تمام نا امیدے هایم، به نقطه نورے رسیدم که وقتے واردش شدم، خدا آنجا بود!

در نهایت تمام محبت‌هایے که حقم بود و دریغ شد، به قسمتے از زمان رسیدم که خواستنم فقط .... محبتِ خداوند بود !

می‌دانم آسانے ، زودگذر است

می‌دانم این دنیا، دنیاے مطلق‌ها نیست !!

می‌دانم تنها خداست که اول و آخر از اوست....

اما راستش... گاهے غافل می‌شوم

خب چه کنم ؟! انسانم و انسان.... چقدر فراموش‌کار است ... آه ... آه از این غفلت!

من خدا را در اوج نا امیدے خود، دیده ام و این روزها ... هربار که اندوهگین می‌شوم به سمتش می‌دوم و از او، بی‌نیازے می‌خواهم

او می‌تواند

او قادرِ مطلق است

او تنهایم نمی‌گذارد

عشقِ خدا، خالص است

او مطلقا خوبست و من .... از اعماق وجودم باورش دارم

خدایا شکرت که تو.... خدایی

یا حق

به قلم #الهه_فاخته 

@elahe_fakhteh

الهه فاخته بازدید : 96 سه شنبه 21 آذر 1402 نظرات (0)

تا حالا از پایین ابرها به آدما نگاه کردی؟

تا حالا از پایین ابرها به آدما نگاه کردی؟
چقدر ریز و کوچڪ و .... این موجود ریز و کوچڪ در اقیانوسے از خلقت خداوند است!
اما .... پیچیده! یکے از یکے متفاوت تر !
ازون بالا، خنده ات میگیره ، آخه این ریزا چے میگن؟! هے غر میزنن ! اما .... خودتم جز اون ریزا هستے 🙂

اگر تا پایین ابرها رفتے احتمالا بالاے ابرها هم رفتی!؟
اونجا دیگه یه معجزه ست، آدما رو ببین ، میتونن خیلے جاها برن و شگفتے هاے آفرینش رو ببینن!
بالاے ابرها .... یه چییییییز دیگه س!
اصلا یڪ دنیاے دیگه است ، به به ، سکوووووت !
اگر ے روز بتونم پرواز کنم ، عباداتم رو بالاے ابرها به جا میارم، جون تو! خیلیییے قشنگِ
تو فکر کن فرش زیر پات ، ابرها باشه!
آفتاب هم دلبرے کنه !
تو باشے و سکوت و خدا !
میشه خلوت
این سکوت مطلق رو تو قله کوه هم میتونے پیدا کنی!
گاهی بخودم میگم آخه این آدم چی میگه و چی میدونه درباره خدا ! آخه ریزه میزه، بالاسرتو ببین ! بیا این بالا، خودتو پیدا کن!
خودت ، تا برسی به خدا
خودتو پیدا کن تا برسی به خدا !
خطا نرو !
عالم معنا ، حقیقتی در حقِ !
عزیزم یه چیز میگم خوب بهش فکر کن !
تو اگه به اشراق هم برسی ، باز هم برای زندگیت ، خواسته ها و آرزوهات، باید باز هم از خودِ خدا بخوای!
بخواه تا به تو داده شود!
بخوااااه تا به تو داده شود اما .... آیا از کسی که میخوای، باورش کردی؟ از اعماق وجودت؟
اگر باورش نکردی، و باز خواسته ات اجابت شده، این ی معجزه س که بهت نظر کرده ، خوب فکر کن!
یاحق
الهه فاخته
الهه فاخته بازدید : 137 سه شنبه 21 آذر 1402 نظرات (0)

نفس بکش !
نفس بکش اے جانم !
و بیخیال شو از تمام لحظاتے که آشفته ات میکند ....
این نیز بگذرد ، دستهایم را بگیر اے جانم، اے جانِ خسته من ، قدم بردار ، زندگے هنوز در جریان است جانم !
و بخودت نزدیڪ شو، نترس ! این تو هستے ، خودِ واقعیِ تو !
با خودت آشتے کن، کسے نیست که براے شاعرانگے نگاهت ، ناز کشے کند ، گاهے براے درڪ شدن، نیاز است که به عمق خود ، فرو بروے ، و این را هر کسے درڪ نمیکند ، پس دلگیر نشو اگر کسے تو را درڪ نمیکند!

تو زخمے شده ے یڪ عممممر هستی، شکے نیست که خسته اے اما تحمل کن، ادامه بده ، جانم، بخدا ، خدا میبیند ! بخدااااا خدا میبیند !
تو فقط به خودت برگرد!
کمے به خودت برس !
تئاتر کمدے برو!
کافه برو ، یڪ فنجان بزرگ کاپوچینو با یڪ اسلاید کیڪ شکلاتے سفارش بده، فقط وقتے خواستے قهوه را بنوشی، اول بویش کن، نفس عمیق بکش ، چشمهایت را ببند و یڪ جرعه بنوش ! وقتے چشم هایت را باز کنے ، نور را خواهے دید که چون ستاره ها به تو چشمڪ خواهند زد!
و دوباره نفس بکش!
معجزه در نفس کشیدن است!
بالا و پایین رفتن سینه ات را ببین، و خودت را ، و این دل نازنینت را که به تنگ آمده !
آه .... و دوباره ، نفس بکش !
خدا دارد میبیند، خدا برایم معجزه کرده، خدا براے تو هم معجزه میکند ، باور کن !
و باور کن شروع معجزه از خودِ توست !
اے جان اندوهناڪ من ، نفس بکش!
نفس بکش....
یڪ نفس عمیق ، و به صداے نفست گوش کن!
اشکالے ندارد اگر اشڪ بریزی....
اشکالے ندارد اگر فریاد بزنے ....
اشکالے ندارد اگر آشفته قدم بزنے ....
با آسمان یکے شو، و با صداے آبِ حوض در کافه اے نه چندان خلوت ، و با نور سبز گیاهان ، آمیخته شو ....
خدا
خدا
خدا
خدا

صدا کن خدا را تا آرام بگیرد جان ، جان ،جان خسته ات .
لحظه هایت از درڪ خداوند سرشار شود ؛ آمین !
الهه فاخته

الهه فاخته بازدید : 242 سه شنبه 21 آذر 1402 نظرات (0)

جوانیمان با نگاه کردن به آرزوهایمان گذشت.

تا آمدیم کودکے کنیم، زندگے چنان سبقتے گرفت که به خود آمده ، دیدیم جوان شده ایم !
" ما موے خود به قیمت جوانی، سپیده کرده ایم ! "
آرزوهاے کوچڪ و بزرگ که همیشه یڪ جاے کارش میلنگید تا بشود آنچه میخواستیم بشود ! یا پول نبود، یا وقتش نبود یا در مکان درست نبوده ایم ! ساختیم و گذشتیم و رویاها یمان را باختیم!
جوانان اخیر، چه قشنگ رویا میبافند، رویا میچینند و به رویاهایشان جان دوباره میبخشند؟!
اما .... من حسرت گذشته را نخواهم خورد، درست است گاهے با اشتباهے دست آورد خود را از دست داده ام اما جوانے به همین خطاهایش هست !
بے آرزو نمیشود که زندگے کرد، زندگے بے آرزو سیاه و سفید است ! اما زیادے هم نمیشود به رویاها دل بست، زندگے یڪ چیز عملیست ! تا درونش نرفته باشے نمیتوانے قضاوت کسے را بکنی، هر کسے یڪ مدل زندگے دارد.
به جرعت میگویم هر کسے معنے زندگے را نمیفهمد، آنها که فهمیده اند ، زندگے را در یڪ گلدان پتوس هم یافته اند ! لحظه لحظه زندگیشان سرتاسر رنگ است و نور! کسے که خوب ببینید، با نور ببیند، حسرت رفته ها را نمیخورد! آن چه دارد را میبیند!
قدردان تمام آنچه اکنون دارم، هستم ، خدایا تو را شکر میگویم که مرا از خود در خود رها نکرده ای، دستم را گرفته ای، نجاتم داده ای!

با هر جمله اے شروع کنم ، آخرش به تو میرسم چه بس که اول با نام تو آغاز میشود.
خدایا به تمام کسانیکه این متن را میخوانند اشکِ شوقے از پس معجزه اے عطا فرما که شکرش را من میگویم 🙏
خدایا تو را صدهزاران بار سپاس میگویم .
یا حق
الهه فاخته

الهه فاخته بازدید : 60 سه شنبه 21 آذر 1402 نظرات (0)

حسی در من زنده شده است
نوری در من پدیدار گشته
می‌خواهم تمام مسیر زندگی را چنان پر شور بدوم بسان کودکی که بادبادکش بالاخره به هوا رفته و با ذوق می‌دود و از ته دل میخندد، حتی گاهی مثل کودک سه ساله ، میخندم.
خدایا این چیست که در من زنده شده است ؟!
فقط چشم هایم را بستم و نفسم را حبس کردم و به تو فکر کردم ، آه ، تو در من از خود دمیدی و مرا سرشار از ذوق و زیبایی کرده ای!

چقدر زیبا شده ام....
چون چشمه ای جوشیده از دل صحرا !
باورم نمیشود !
از یک تا ده ، چقدر فاصله بود که به تو رسیدم و باز هم پر از زیبایی شده ام انگار غنچه ای بودم که شکفته است !
و من میتوانم بعد از سالهای بسیار ، از احساس خود بنویسم !
چون پیری فرتوت و تکیه زده بر عصای خویش بودم که بادبادکم به هوا جست و من در جستجوی آنچه بوده ای ! از شعفِ بسیار میخواهم به دور خود بپیچم و سراسر وجودم را در آغوش بگیرم و نوازش کنم!
بسان کسی که عزیزش را در آغوش می‌گیرد و می‌نوازد !
آیا این ثروت نیست؟
آنچنان ببینم که تو را دیده ام.
آنچنان بشنوم که تو را شنیده ام !
آه ، تو چه هستی معبودم؟!
تو .... خودِ خود عشق هستی که به شدت بنده نواز است !
من فقط تو را میستایم و تنها به آغوش امن تو پناه می آورم که تو خدایی بسیاااار مهربان و عاشق هستی ، که من کمم، آنقدر کم که نمیتوانم تو را آنطور که شایسته ات هست بستایم !
آه مهربان خدایم ، مرا در آغوش بگیر .
یا حق الحق
الهه فاخته

الهه فاخته بازدید : 232 یکشنبه 02 مهر 1402 نظرات (0)

آدمها گاهی دلشان میخواهد ، شنیده شوند !
کسی کنارشان باشد که بگوید : تو میتوانی و من به قدرتت ایمان دارم، باشد که گاهی نمیشود، اصلا شاید گاهی نباید بشود تا تو ، تلنگر بخوری، خودت را قوی کنی ، تا بتوانی قله بلندتر را فتح کنی!
چقدر خوبست یک نفر باشد که وقتی تو، دست میکشی، او ، از تو ، دست نکشد !
و تو را وادار کند به ادامه دادن....
چقدر خوبست یکی را داشتن در مسیر موفقیت!
البته به جز خدا ....

آدمها گاهی دلشان میخواهد، یک حرف یا یک کلمه بشنوند و با آن تغییر کنند !
آدمها گاهی به خطای جوانی، به خطای انسان بودن، از خیلی چیزها دست میکشند، و چه سعادتمند کسانیکه ، کسی را دارند تا نگذارد ، دست بکشد و راه نا تمام را برگردد!
یاحق
الهه فاخته

الهه فاخته بازدید : 310 یکشنبه 02 مهر 1402 نظرات (0)

ببین رفیق!
در عرش کبرایی خود نشسته ای و تمام خواستن ها و نخواستن ها و نخواستن ها ، اجازه فرود میگیرند از تو ، برای زندگی ام، دستی برایم تکان بده و نگاهم کن، حالم را خوب کن !
این روزها نه دعای بد کرده ام! نه نفرین! در خود جمع شده ام، سکوت کرده ام ! مگر من چه کرده ام که قلبم باز می‌شکند؟
ببین رفیق !
تسلیم حکمت تو شده ام و تمام چرا چرا چراهایی که به ذهنم می آید ، مثل یک شاگرد مطیعِ به استاد، به حکمت تو پیوند میزنم تا بدانی واقعا به تو اعتماد دارم از ته ته ته اعماق قلبم اما .... دل است دیگر میگیرد.

مثل جوجه وامانده از آشیانه و خیس شده از باران، به سمت آشیانه ام نه بلکه به سمت نور می آیم.... آیا مرا میپذیری ؟ اجازه دارم در آغوشت وِلو شوم خدا؟!
دلم دستی میخواهد که بر شانه ام بزند و بگوید این نیز بگذرد ، می‌گذرد نه؟
خدایا چقدر عشق زیباست! از من مگیر عاشقی را، عشق ورزیدن را ، اما چه زیباتر عشقی که دو طرفه باشد!

رفیق، تا قهوه ام سرد نشده، تا گوشت به من است به تو میگویم : دوستت دارم نه بلکه من عاشقت شده ام خدایم ، خدا جانم ، پادشاهم ، پادشاه ملکِ هستی، از قلبم آنچنان محافظت کن که این سالها کرده ای چرا که من میخواهم هنوز هم یک زن قوی باشم!
چه روزها که بر من نگذشته، چه تلاش ها، چه سختی ها و آسانی ها، و تو یک آن مرا تنها نگذاشته ای !
دلخورم ، رفیق، دست خودم نیست !
ولی اینبار دل به حکمت تو میسپارم ، تسلیمِ صلاح تو میشوم، تو که بد نمیخواهی برای بنده ات؟ بنده مطیع ات؟
خدایم، مهربانم، تنها رفیقم، این روزها ، بیشتر به من نگاه کن، زخم دارم ، مرا از نور خود سرشار کن که به تو محتاجم.
یا حق
الهه فاخته

الهه فاخته بازدید : 95 یکشنبه 02 مهر 1402 نظرات (0)

خوشحالی از ته دل تک تک دخترانم ، آرزوی من است.
شاید رسالتم این هست، نور را وارد دلهایشان کنم!
اما .... گاهی میدانم خودشان پر از نور و معصومیت هستند ! اما زمانه است دیگر ! گاهی روحِ آدم را ، زخمی می‌کند ، حتی با یک کلمه ! یا یک نه محکم ! یک زخم عمیق می نشاند بر دل.
میبینی سیر است، لباس بر تن دارد اما در چشمهایش غم دارد!
دوست دارم ، راهش را یاد بدهم که چگونه از غم رها شوی!
غم ها تلنبار نشوند، غصه شوند، بغض شوند، خفه کنند ، صدای زیبایشان را که بویِ خدا می‌دهد!
این مدت شاگردانِ افغان هم داشتم، از هر خاکی که باشند ، روحِ یک انسان در جسم دارند!
راستش ، دلخورم .... از تمام حرف هایی که زخم میزنند بر جان کسی، اعتماد به نفسش را کور می‌کنند ، خمیده میشود و یک عذاب وجدان همیشگی ، خودش را در خودش ، می‌کشد !
چقدر میشود بی رحم بود که روحِ یک انسان را آنقدر زخمی و خسته کرد که جسمش را هم خمیده کند !
آه، کجای این دنیا ، قانونی نوشته شده که انسانی میتواند ، روحِ انسانی را نابود کند؟!
و این چقدر غمناک است، آه.
دخترم بخاطر تمام حرفها و کارهایی که باعث شده بشکنی و خمیده شوی از تو معذرت میخواهم، دخترم دختر ناز من، سرت را بالابگیر، تو خدا را داری، و خدا تو را بی‌نیاز از غیر میکند.
یا حق و الحق
الهه اجورلو مربی تکواندو و کیک بوکسینگ

الهه فاخته بازدید : 328 پنجشنبه 18 اسفند 1401 نظرات (0)

ستایش خداوند , مناجاتی از جنس حضرت خضر است 

دقایقی با شما خوبان 


این روزها .... زبانم از بیان صفاتت بند آمده

یا رب العالمین ، من این سالها را چگونه زیسته ام ؟!!!!
چگونه با این همه عمر، هنوز نفهمیده بودم ستایش تو چیست و چه لذتی دارد ، وصف تو را گفتن، اصلا یک حال عجیبی دارد و من .... من تازه فهمیده ام و چقدر متکبر که فکر میکردم خدا خدا می‌گویم و ستایشت می‌کند ، آه از من، از منِ غافل مغرور که به دانش و قدرتهایی که از حق به من بخشیده ای ، دچار تکبر شده ام و تازه فهمیده ام این کُبر از کجا آمده است که روزها بر آن آگاه و ملول از شکستنش شده بودم !

الهه فاخته بازدید : 910 جمعه 25 شهریور 1401 نظرات (0)
گفتگو با خدا 

خدایا ....
امشب دوباره به آغوش تو پناه آورده ام
و دوباره گمان می‌کنم که جز تو، هیچ کسیرا ندارم
آخر چگونه دل ببندم به انسانی که حتی عمرش را نیز نمیداند؟
آدم را وابسته دلشان می‌کنند و میروند ، ترک کردن که فقط عوض کردن راه نیست، مردن هم نوعی ترک کردن است، آنجا که واقعا منتظری برگردد اما .... معنی واقعی رفتن را میفهمی!
در این دنیا به هیچ چیز نمیشود دل سپرد، حتی مقام و عزت هم ، همیشگی نیست چرا که انسان جایزالخطاست !
خدایا دلم گرفته و میخواهم باز هم .... امشب .... مرا غرق در نور خویش کنی، چرا که تو.... بی‌نهایت قدرت هستی!
خدای قوی و مهربانم، نگذار غافل شوم، گم شوم ، فراموشت کنم
روزهای شلوغی داشته ام، حتی نتوانستم به خودم برسم، اصلا انگار خودم را هم نمیبینم، ولی ... خدا ، خدا جانم ، ای مهربانم.... مثل فرشته آرزوها، چوب جادویت را به روحم بزن و آشفته حالی ام را مرتب کن
من به تو اعتقاد کامل دارم
تو را شکر می‌گویم که شلوغی احوالم بخاطر کار است ، نه بیکاری
اما .... کنج آغوش تو را می‌خواهم
و برتر از تو نمی یابم
باز هم.... مرا در آغوش بگیر
یا رب! ای پرورنده روح و جسم و جانم
دوستت دارم خدا
یاحق
#الهه_فاخته
@elahe_fakhteh
.
الهه فاخته بازدید : 919 جمعه 25 شهریور 1401 نظرات (0)

خدایا تو تنها پناه من هستی

خدایا تو تنها تکیه گاه من هستی

به هر کجا که بروم، هر گوشه ای ، هر مکانی و هر جایی

پیش هر کسی بروم ، دوست، رفیق و عزیز ، مادر مهربان و خواهر ، برادر یا پدر یا فرزند ... آنچنان که تو آرام میکنی، آرامم نمیکنند

بی قرار قلب خسته ام شده ای، مهربان ، صبور ، بردبار از ناله هایم

گاهی آنقدر سخت میگذرد که همین سختی اش را کسی نمیتواند تحمل کند، چه کسی جز تو

خداوندا چه کسی جز تو یاورم شده است در آن لحظات نفس گیر و سخت ؟

خدایا پناهم باش دوباره و چندباره

که من به تو وصل شده ام

بی تو هیچم

درمان روح زخمی و خسته ام باش ، ای مهربان ترین مهربانان

دوستت دارم

یاحق

#الهه_فاخته

@elahe_fakhteh

الهه فاخته بازدید : 2211 جمعه 20 خرداد 1401 نظرات (1)
رفاقت با خدا
خدا رفیق من است
خدا بهترین رفیق است


سال‌هاست من و خدا باهم رفیقیم !
انقدر خاطرات خوب و بد ، کنارم بوده که ... فرصت تعریف ندارم یعنی زمان کم میاد از گفتنش
اینکه میگم کنارم بوده ، مثل یه رفیق بوده ها
گریه کردم ، صداش کردم، باهاش حرف زدم
من با خدا که حرف میزنم، حرفام تمومی نداره
اصلا خسته نمیشه و مطمئنم ، حسش میکنم
هربار با خدا حرف میزنم، پر از نور میشم، نمیتونم حسم رو تعریف کنم چون فقط با سکوت و آرامش میشه بهش رسید نظیر نداره

ببین گفتم با خدا رفیقم، خدا ناز منو خیلی میکشه
دختر لوسِ خدام

گاهی وقت ها انقدر سختی میکشم، اشکم درمیاد فقط توکل میکنم، فقط خودشو صدا میکنم ، یهو به دلم میافته امتحان بود، یهو ... بعدش .... معجزه میشه

من میمونم و اشک هایی که از ذوقم میریزه دونه دونه دوی صورتم

اما هربار یادم میره، آزمایشِ
کسانیکه خدا رو باور دارند همیشه مورد آزمایش رب قرار میگیرند تا بعدش ..... بعدش .... نگم از بعدش که همیشه میخوام عالی ترین باشم پیش رفیقم
بگم تو با منی، من عالی ترینم ، قدرتو میدونم
.
ببین رفیق، با خدا باش .... پادشاهی کن
ازش ناامید نشو، سختی هارو گردن خدا ننداز، مقصر غفلت و فراموش‌کاریه انسانِ
یه اصل مهم اینه .... تحت هیییییچ شرایطی، بزرگی خدا رو از یاد نبر
دلت با خدا باشه رفیق
یا حق
الهه فاخته


الهه فاخته بازدید : 513 جمعه 20 خرداد 1401 نظرات (0)


برای شنیدن صدایِ خدا

اول خودت را پیدا کن


من که هستم ؟

یک انسانم پر از دغدغه های زندگی، کوله باری بسته ام و هر چه در راهم میبینم در آن می‌گذارم ، هر چه کوله ام سنگین‌تر میشود ، زمین خوردن‌هایم با کوبش بیشتری خواهد بود، حاضر نیستم کوله ام را سبک کنم و دل بکنم از رویاها و آرزوهای دنیا   روز به روز سنگین‌تر از قبل میشوم ، ناله میکنم و فریاد می‌زنم و ..... صدای خدا.... گم میشود در این لابه لا!

برای شنیدن صدای خدا، اول باید دست کشید

از ناله کردن، حرص خوردن ، حسرت کشیدن و فریاد زدن


برای شنیدن صدای خدا، اول باید خودم را پیدا کنم ، سکوت کنم و پنجره درونم را با دنیای بیرون قطع کنم، آرام شوم، این خداست ... که مرا اجابت میکند!

گاه گاهی لازم است از همه چیز دست کشید و در آغوش خدا،آرام گرفت

مهربان‌تر از او نخواهی یافت !!


نمیگویم کل زندگیت این باشد

گاه گاهی دست بکش از دنیا، خلوتی پیدا کن ، با خدایت خلوت کند  بامعرفت باش، آنچه به تو داده است را ببین و از ته دل شکرگزارش باش.

جانت سرشار از نور خداوند باشد عزیز دلم

یا حق

الهه فاخته

الهه فاخته بازدید : 459 جمعه 20 خرداد 1401 نظرات (0)


گفتم : چقدر احساس تنهایی میکنم ....
گفت :  من که نزدیکم!
تو قوی هستی .... ؟!
مثل همان گل کاکتوس که روزها هم بی آب بماند، ناله نمیکند ، وقتی به اوج تکاملش برسد، گل هم میدهد!
اما ....
و تو .... محکم هستی ، نمیلرزی، غر نمیزنی ، می‌مانی
در روزهای سرد زمستان، زیر برف‌ها نفس می‌کشی و کم نمی آوری
وتو .... در تابستان، زیر گرمای آفتاب ، جان میدهی به گرما اما .... از تکامل و رشد کردن و قوی تر شدن دست نمیکشی!
آری تو قوی هستی اما .... انسانی !
گاهی به خودت میگویی: من چقدر تنها هستم !!!!
هیچ کسی را برای انیس بودن، برای آرام گرفتن، برای شوق داشتن پیدا نمی‌کنی و از پشت پنجره به آسمانی نگاه می‌کنی که .... شاید در آن کبوتری تنها پرواز کند و ... در بی کران بودن آسمان، تو آن دا دیدی!
تک.... پرواز.... اوج
هرگاه از دیگری بخواهی درونت را پر از نور کند تا تنهاییت رفع شود، تنهاتری!

توقع آدم را تنهاتر می‌کند ،
توقع آدم را خشم‌گین می‌کند
.
فقط به سمت خدا برو، خدا. بی‌نهایت است، از تو سرشار نمی‌شود بلکه تو از او سرشار می‌شوی!
چقدر قشنگ !!!! فکر کن تنها که شوی، به آغوش خدا بروی و غرق در نور شوی ، اینقدر زیبا ....

با خدا رفیق شو ....
ببین چه می‌کند وقتی ..... فقط .... او ... را.... بخواهی ..عزیز دلم

جانت پر از نورِ خدا
یا حق
الهه فاخته



الهه فاخته بازدید : 423 جمعه 20 خرداد 1401 نظرات (0)

اگر میتوانی به کسی کمک کنی


منتظر دیگری نمان و کمک کن!
اگر درمانده ای میبینی، عاجز شده در احساست افراط نکن
توانستی کمکش کن!

اگر کسی را دیدی که حس کردی بی نیاز است
از او کمک نخواه، او حاکم نیست
او باعث نیست
از خالق بی نیاز کمک بخواه

این عیب مردم است که قضاوت میکنند، واین را حق خود میدانند
اما قضاوت، بدگویی دارد، غبطه خوردن وحسرت دارد، ترس وانزجار دارد، خشم دارد و این همه بدی، خوره جانت میشوند و توانت را آرام آرام میگیرند!

باور کن مدام سرک کشیدن در کار این و آن خوب نیست چرا که تو را از خودت دور و دورتر میکند! به خودت برگرد و خودت را نظاره کن
باور کن به رخ کشیدن زندگی ات برای همه فقط دیگران را سرگرم میکند، روزی میبینی به خودت مینگری و خودت را شکسته میبینی از حجم تیرهای افسوس وحسرتی که دیگران به زندگی ات حواله کرده اند.
تو که نمیتوانی رازدار زندگیت باشی، دنبال سعادت میگردی؟

جایگاه هرچیز مشخص است.
فرق خوب و بد مشخص است
فقط کار غلط باید قضاوت شود که اگر مطمئن شدی از آن دست بکشی و به چندنفر بشناسی که راه غلط این است!
باور کن مجرد بودن یا متاهل بودن من، در زندگی تو هیچ تاثیری ندارد اما اگر روزی لخت مادرزاد شدم و فرزندت ازین الهام گرفت میشود خطایی که باید گفت!

به تو چه ها، جای خود دارند.
به توچه ها برای شخص است، من فرزند دارم یا نه حتی اگر قهرمان تاریخ باشم یا شهره شهر! اما الگوی غلط بودن بسان همان میوه گندیده درون جعبه است.

قضاوت بدترین گناه عالم است.
انگار سطلی از لجن متعفن به روی خودت بریزی!
روح انسان زیباست و جذب زیبایی میشود، کسی که خودش را از زیبایی خالی میکند، نباید حسرت زیبایی دیگران را بخورد.

خوب باش، وبرای خوب بودن تلاش کن
وببین زیبایی چگونه تو را دربرخواهد گرفت!
برای خودت زندگی کن نه دیگران.
خودت را در معرض قضاوت قرار نده
فرزندت را بازیچه حرف مردم نکن
خانه ات را، همسرت را، حریم شخصی ات را جار نزن
این آزادی نیست
آزادی به روح برمیگردد نه به جسم
خویشتن دار باش
وباور داشته باش
قدرتی آن بالاست که تورا میبیند و مدام صدایت میکند اما تو مشغول بازی دنیا هستی!
به خودت برگردد
خانه دلت، پراز گرد وغبار شده است
یاحق
الهه فاخته

الهه فاخته بازدید : 417 دوشنبه 05 اردیبهشت 1401 نظرات (0)

خداوند عاشق بود، پس تو را خلق کرد
انسان را !
و تمام خلایقش را در اختیار انسان قرار داد
عشقی بزرگ‌تر از این نخواهی یافت!
.
و تو برای معشوقه ات چه کرده ای؟
عاشقی کردی؟
به جایگاه انسانیت رسیدی ؟
کرامت وجودِ خویش را یافتی؟
دستان خدا را گرفتی؟
نور را فهمیدی؟!
.
کور را به نور امید دادن ، کاری بیهوده است
چون آدمی که چشم بر نور بسته و به خداوند پشت کرده است
کور ، آن نابینای نادیده نیست که دلش گواهِ روشن بر حق است
کور، آنست که چشم بصیرتش بسته باشد
انسانِ آگاه ... نور را می‌بیند
قدم در راه آن می‌گذارد
ادامه می‌دهد و سختی های راه را بر تن می‌خرد
چرا که راه درست را یافته ، و پذیرفته است برای ادامه دادن سختی ها را تحمل کند و بر خداوند متعال تکیه کند
.
انسانی که لایق مقام والاست، یک انسان معمولی نیست
بلکه آنست که به مقام انسانیت و کرامت رسیده باشد!
وگرنه حیوانی دوپاست که میخورد و می آشامد و می‌زاید
چرا خداوند، انسان را صاحب اختیار و دارای عقل آفریده ؟ چون او، انسان را تا بینهایت آفریده !
کسی که خودش را بالا بکشد، به قله ای خواهد رسید که هرچه بخواهد به خواست قدرتِ مطلق خواهد شد!
انسانی که انسان بودنش شایسته سجده فرشتگان و خلایق باشد، یک انسان معمولی نیست !
پادشاه است، پااادشاه
اینست که میگویند : با خدا باش و پادشاهی کن !
و خداوند نه اینکه تو را صاحب ثروت و مال کند بلکه تو را غنی از نور خویش می‌کند و ملائک را گوش به فرمان تو قرار می‌دهد تا هرچه بخواهی فراهم کنند
نوری که درون تو باشد، چنان روشنایی چشمانت خواهد شد که عمق زیبایی آفرینش را خواهی دید چنان که کسی قادر به درکش نخواهد بود اما ..تو به لطف ایزد منان ، درک خواهی کرد.
.
اینست که می‌شوی پادشاه قابل احترام و مقتدر به تمام کائنات !
اما .... تو برای رسیدن به این درجه حاضر هستی ، عزیزترین چیزهای زندگیت را از دست بدهی یا ازصفر ، چندباره شروع کنی؟
گفتنش راحت است
وقتی مورد آزمایش پروردگارت قرار بگیری از شدت سختی،کمک خواستن هم یادت می‌رود
اینست همانی که ساده می انگاری و با مواجه شدن ، میهراسی وپشیمان می‌شوی
اما
من باور دارم، رسیدن به جایگاه انسانیت ...شایسته تمامی انسان‌هاست
این جایگاه را برای همگی ،تا پایان دنیا آرزو می‌کنم
یاحق
والحق
الهه فاخته


الهه فاخته بازدید : 220 جمعه 05 آذر 1400 نظرات (0)

چقدر دلم حال خوب میخواهد

دلنوشته ای زیبا تقدیم به شما عزیزانم 

به قلم الهه فاخته


چقدر دلم میخواهد

همه جا صلح و صفا باشد

خنده ها، از ته دل

آدم‌ها شاد

درختان شاد

زمین شاد

خلوتی گر باشد، بهر ذوق و مدح وثنا

چقدر دلم می‌خواهد همه باهم خوب باشند

زخمی به پایی، درد آورد

همه مرهم باشند

شکرگزار خالق باشند

و کسی مثل خودم، نفهمد بد بودن چیست!

چقدر خوب میشد

همه باهم بودند

کامل تر بودند

چقدر دلم آشتی میخواهد

آشتی دلها باهم

آشتی با گلها، درختان، کوه، دریا

چقدر دلم میخواهد همه جا صلح و صفا باشد، بخشش باشد، جرمی هرگز به وقوع نپیوندد

همه آگاه به حق

سختی اگر باشد

سختی دوران باشد

غم به همدیگر ندهیم

زیراب نزنیم، کبر نورزیم، حسرت نخوریم

کاش میشد....


چقدر حالم خوبست

حتی از فکرش

یاحق

#الهه_فاخته

@elahe_fakhteh



  • روز پاییزی 1400
  • اینستاگرام الهه فاخته 
  • تلگرام الهه فاخته
  • الهه فاخته بازدید : 164 جمعه 05 آذر 1400 نظرات (0)

    دلنوشته روزگار اینه 

    آدمو درگیر دنیا میکنه 

    به قلم الهه فاخته


    گاهی وقت‌ها، انقدر دغدغه های روزمره زندگی فکرمو مشغول میکنه که فراموش میکنم، سکوت کنم

    فراموش میکنم، خودم رو آروم کنم

    این مشغولی ها از یه جهت خوبه، برای من که زندگی بسیار سختی داشتم، مشغول بودن بهم یاد آوری میکنه که زندگی در جریان است

    خداروشکر میکنم که دوباره از خاکستر زاده شدم

    اما....

    « روزگار اینِ....

    آدمو درگیر دنیا میکنه!

    آدمو از خودش دور میکنه!

    فکر به اینکه چی میشه، چیکار باید کنم!

    فکر به اینکه تایمم رو چجوری مدیریت کنم که به کارهام برسم

    گاهی شوق ها و هیجانات هم، آدمو از خودش دور میکنه

    گاهی

    لازمِ... یه چیزی بهانه بشه تا سکوت کنی

    تا چنددقیقه چیزی نگی

    درونت یه سکوت لازم داره، تا خودشو پیدا کنه

    هربار... هر روز... حتی هفته ای یکبار!

    به خودت بیا و خلوت کن

    دیدن رقص سوختن عود

    یا رقص شعله شمع

    یا چشیدن یک فنجان قهوه دمی کف دار!

    به تو میگه... این تو هستی

    خودتو تنها نذار

    دست خودت رو ول نکن

    تو... فقط... خودتو داری 😉

    دست خودتو ول نکن رفیق 😉

    یاحق

    #الهه_فاخته

    @elahe_fakhteh



  • پاییز 1400
  • اینستاگرام الهه فاخته 
  • تلگرام الهه فاخته
  • الهه فاخته بازدید : 185 جمعه 05 آذر 1400 نظرات (0)

    این روزها به شدت دلتنگ شده ام 

    به قلم الهه فاخته


    این روزها به شدت دلتنگم

    دلتنگ آن دختر جوانی که رویایش تک رقمی شدن در دانشگاه بود و دوسال بعد چنان کاخ رویاهایش فرو ریخت که دیگر فراموشش کرد!

    دلتنگ دختری شدم که رویای المپیک را در سر میپروراند و یک روز.... بالهایش شکست و مجبور شد تمام رویاهایش را داخل 2 کوله پشتی بگذارد،یکی را به سطل زباله بیاندازد و دیگری را به راننده تاکسی ببخشد

    دلتنگ همان دختر جوانی شدم که بارها از صفر شروع کرد، کسی اشک هایش را ندید.. وسعی کرد هر طور شده روی پاهایش بایستد و ادامه دهد

    این روزها، دست آن دختر را گرفته ام،

    به او دلگرمی میدهم،

    او را به اندازه تمام بی آغوشی هایش، در آغوش گرفته ام و به او.... آفرین می‌گویم

    بخاطر تحملش، وصبرهایش در مصیبت ها و رنج هایش!

    این روزها، دوش به دوش آن دختر جوان وتنها راه میروم، حرف که نمیزند، اما کنارش هستم... شاید زخم هایش درمان شود

    راستش آن دختر، الگوی زندگی ام شده است

    آن دختر جوان، جوانی من است

    و این روزها، جوانی ام الگوی من شده است

    میخواهم دوباره پرواز کنم، دوباره قدرت بگیرم، دوباره عالی ترین خود باشم

    اینبار با پختگی ام....!!

    چون ققنوس... از خاکستر خود زاده شدم

    برمیخیزم

    الله، ناجی من است

    بر می‌خیزم و این‌بار بهتر از قبل... اوج میگیرم

    و به جوانی ام قول میدهم، تمامی زخم هایم را ترمیم می‌کنم...

    بهتر از قبل میدرخشم و جاودانگی ام را به رخ میکشم

    من بعد از این زندگی دوباره ای نخواهم داشت

    من... دوباره... آفرین خالقم را، خواهم شنید

    یاحق

    الهه فاخته


  • آذرماه 1400
  • اینستاگرام الهه فاخته 
  • تلگرام الهه فاخته
  • .

    پ. ن : دست جوانی ات را بگیر و مرهم زخم هایش باش و درمانش کن، به خودت، به خود قوی و پرتلاشت آفرین بگو... تو باید بهترین خودت باشی😉

    .


    الهه فاخته بازدید : 188 سه شنبه 27 مهر 1400 نظرات (0)


    نذار.... امیدت رو... ازت بگیرن



    دوستانه میگم....

    گاهی وقت‌ها، بعضی از اتفاقات، چنان مارو مچاله میکنه که یه حرف، یه کنایه، یه اتفاق دیگه.... باعث میشه امیدمون رو از دست بدیم

    وقتی امید به زندگی نباشه

    قدرتی برای ادامه دادن نداریم

    امید.... قدرت زندگی کردنِ

    .

    تسلیم حرف‌های دیگران نشو

    تسلیم شرایط نشو

    از آدم‌های حسود، دوری کن

    از آدم‌های بدخواه و هرچیزی که تو رو وسوسه کنه به ناامیدی، دوری کن

    .

    قوی باش....

    خودت رو بالا بکش

    کمی صبر لازمِ، کمی تحمل

    .

    یادت باشه، امید با آرزو فرق داره.. امید یعنی یه هدفی داری که با تلاش کردن، ميشه بهش رسید

    .

    امیدهای زندگیت، به حق باشه ان شاء الله... رفیق😉

    یاحق

    الهه فاخته

    الهه فاخته درشبکه های مجازی

     


    دوستان عزیز میتوانید من را ( الهه فاخته ) در شبکه های مجازی اینستاگرام , تلگرام و آپارات با یوزر elahe_fakhteh دنبال کنید 

    تعداد صفحات : 4

    الهه فاخته
    Profile Pic


     به نام آرامش قلب ها

    عزت دست خداست

    زندگیتو با امید ادامه بده , همیشه یه راهی هست


    سلام به سایت رسمی الهه فاخته خوش آمدید


    در این سایت شعرها , دلنوشته ها , کتاب ها , دکلمه ها و اشعار الهه فاخته رسانه می شود .

     

     الهه فاخته  ( مستعار ) متولد 1366 شاعر معاصر و نویسنده , گاهی خوانش شعر و دلنوشته انجام میدهد , استاد  و داور رسمی تکواندو و کیک بوکسینگ است.


     

    من، فاخته .... صاحب قدرت قلم، هرچه دارم از خالق دارم
    سالهای باقی عمرم را از "حق" الهی مینویسم

    می خواهم پرواز کنم چون پرنده ای آزاد رها و اوج بگیرم تمام شاعرانگی من در حس مشترک است حسی بین قلب من و تو من به پرواز ایمان دارم یا حق !


     پینوشت : زندگی آنقدر ها هم پیچیده نیست که دنبال دلیلش بگردیم .

    شاد بودن , عاشق بودن و حال خوب داشتن و درستکار بودن شاید نتیجه سختی هایی باشد که هر انسانی در زندگی خود خواهد داشت تا بالاخره به آن خواهد رسید .

    یا حق 

    الهه فاخته



    اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    از چه طریق وارد سایت الهه فاخته شدید ؟