شعر تنهایی مزمن دل تنهایم را می سایم تا که پانگیرد بخراشد دل را

جستجو در سایت الهه فاخته

هشتگ های محبوب

خدا * زن * متن * چشم سوم سی سالگی ملکه باش

شعر تنهایی مزمن دل تنهایم را می سایم تا که پانگیرد بخراشد دل را

          الهه فاخته 
            بازدید : 145
          سه شنبه 05 فروردین 1399
           نظرات (0)
        

شعر نو درباره تنهایی

کتاب شعر صدای حق

شاعر الهه فاخته

1389/03/08

دل تنهایم را می سایم

می سایم تا که تنهایی من, پا نگیرد بخراشد دل را

هر چه از غربت خود باز بگویم بسرویم چه کم است!

مادرم! دیشب درد چنان سینه کوچک من را بفشرد

از وجود داد زدم من گناه کار بزرگم الله ؟

که تولد شده است عامل بودم ؟

آسمان می لرزد

ماه در پرتو عشق

دنیای وجودم , سوت و کور است

به کجا راه روم

من که اینجا بی باک ترین بنده تنهای تو هستم!

آه شکوه گفتم, آن چه گفتم نه که شعر نه که نثر

من نمیدانم چیست

اسمش را می گذارم رازنامه من با سرور خوبم الله

خط به معراج افق نزدیک است

خط به مشی رویش گل پیوند است

جمله زیباست اما شعر من راز من است

زیر این واژه تنها گنجید راز تنهایی من

نه در این سلسله واژه و خط

ای فلک دل تنهای مرا می بینی؟

آه , سپردم به زمان

کوچه ام خلوت و گنگ است

پایم ...

پایم انگار تیزی سنگ به خود دیده و خون آلود است

چه کنم؟

من فقیرم مرهم نیست که آرام کند پای مرا بل

این دل رنجور مرا

آه ای زمان

پیر میکده را تو کجا دیده و دیدی؟

شاید او درک کند

من عاشق الله خودم

من عاشق و خسته دلم

من تنها هستم و رفیقم شده تنهایی من

کاش بغضم می شکست

کاش می شد که پرواز کنم

آه الله

بالهایم را در کدام عرصه گشودم که فراموشم شد؟

شنبه:08/03/1389

شاعر الهه فاخته

کپی از متن,شعر و دلنوشته ها با ذکر اسم الهه فاخته امکان پذیر است .... از اینکه حق کپی رایت را رعایت میفرمایید بی نهایت سپاسگزارم♥ برچسب ها: خدا , کتاب شعر صدای حق , شعر نو درباره تنهایی ,