الهه فاخته - مطالب ارسال شده توسط eajoorloo

loading...

الهه فاخته

الهه فاخته,شاعر و نویسنده و دکلماتور دارای کتابهای شعر,نویسنده کتاب دختر غمزده ونویسنده دلنوشته های عاشقانه و ..میباشد .تنها سایت رسمی است . الهه آجرلو

جستجو در سایت الهه فاخته
جستجو در سایت الهه فاخته


در اين سایت
الهه فاخته بازدید : 328 یکشنبه 08 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

در روزشمار جلوی تاریخ تولد من نوشته اند فرار شاه معدوم و من زاده ۲۶ دی ماه سال 1366 هستم.

چه حکمتیست که دی ماه در این سالهای اخیر دروازه گروهی خوبها به آن دنیا شده است!

دی ماه.ماه شروع فصل سرما.سرمایی که در آن درختان میخوابند و چه کسی فکر میکند آن شاخه های بدون برگ و خشکیده که با ضربه ای میشکند دقیقا بعد از فصل زمستان جان میگیرند؟

همه میدانند بعد از زمستان قطعا بهار است، یک امید واقعی غیر قابل انکار!

در اوج ناامیدی خداوند آفتاب را تند تر میکند، برفها که آب شدند نسیم بهار را میفرستد. و بهار و سبزی و گلهایش زیباتر از قبل میشکفند.

 

آدمهای دلشکسته را به بهار امید دهید تا پایان زمستان را باور کنند

 

با دلی سرشار از غم عزیزان رفته 

۲۶ دیماه ۱۳۹۷

۳۱ ساله شدم

الهه فاخته

 

پ.ن: ضمن تسلیت به دو دختر عزیزم مهسا و مهشید نازنینم که تازمانیکه زنده هستم حمایتشون میکنم و آرزومندم بعد این طوفان رنگین کمان زیبا ظاهر بشه در زندگیشون.

ممنون از تمام عزیزانم که روز تولدم رو تبریک گفتند. اصلا حواسم نبود امروز تولدمه.

شمع تولدم رو برای بار سوم فوت میکنم با آرزوی قوی شدن و خوشبختی و شادی مهسای نازنین و مهشید کوچولو و مادرشون❤

الهه فاخته بازدید : 155 یکشنبه 08 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

روزی من هم از این دنیا خواهم رفت و شاید کسی باورش نشود من هم خواهم رفت.

غم ، آدمها را زودتر بزرگ می کند و من آن زمان دخترانی را زودتر بزرگ خواهم کرد!

میدانم به کجا خواهم رفت، پرواز خود را میبینم و تمام سعی من اینست دلبسته دنیا و عزیزانش نشوم.

گاهی بعضی از آدمها، روی زمین خدایی میکنند ! چنان هوای دلت را دارند و تو را به اوج آرامش و شادی می رسانند که خوشبختی را لحظه به لحظه میچشی!

دوست دارم از روح خود به دخترانم ببخشم 

دوست دارم نجوای صدای من قلبی را آرام کند و شعرهایم مرهمی باشد و صدایی که به شعر تنیده شده است!

روزی خواهم رفت اما قلب خود را در دنیا خواهم گذاشت و تمام عشقی را که خداوند به من هدیه داده است در تک تک قلبهای انسانهایی که مرا شناخته اند خواهد ماند و چون جنینی رشد خواهد کرد و چنان در کنار عزیزانم متولد خواهد شد که اوج  ارامششان ابدی شود!

 

هیچکس ماندنی نیست.بهترین ها هم رفتند ، بدترین ها هم رفتند! و من هم با تمام خوبیها و بدیهایم خواهم رفت اما ...

از خداوند میخواهم اگر عزیز کسی بودم به او صبر و تحمل و سپس آرامش و سربلندی و افتخار نصیبش کند. آمین

یا حق

الهه فاخته

دی ماه ۱۳۹۷

الهه فاخته بازدید : 186 یکشنبه 08 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

گاهی

باید بلند شد .. حرکت کرد

دستی به سر و روی اتاقهای خاک گرفته کشید

تا هویدا شود

مهربانی اجسام!

که زیر خرمن ها خاک خوابیده اند,

 

آرام ... گاهی باید آرامش از اجسام غبار گرفته ,گرفت

 

الهه فاخته 

کتاب شعر گاهی 

گاهی 25

الهه فاخته بازدید : 233 یکشنبه 08 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

گاهی 23

 

گاهی

شایدها پاپیچ راه می شوند ,

نمی دانی هستی یا نه؟

نیستی یا نه؟... بروی یا نروی!...

این شاید ها “یا “ می سازند .

و گاهی زیر فشار شایدها,

از نگاه روز و شب باز می مانی

در شلوغی بشود یا نشود ,

یادت می رود خورشید را که مهربان می تابد

و شب را که آسمان پر ستاره را

به رخ چشمها می کشد ,

گاهی

باید ... آرام ... بود !

الهه فاخته بازدید : 546 شنبه 07 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

بیوگرافی الهه فاخته  شاعر و نویسنده معاصر 

 

الهه فاخته : ( مستعار فاخته ) 

متولد : 26 دی ماه 1366 

اصیل زاده : اصالت به ایل بزرگ افشار 

دختری خود ساخته ام 

 

مهارت ها :

شاعر , نویسنده , دکلمه خوان 

مربی رسمی فدراسیون تکواندو , قهرمان تکواندو 

مربی رسمی فدراسیون ورزشهای رزمی در رشته کیک بوکسینگ , فایتر قهرمان در چند دوره کشوری 

 

شروع شاعری : سال 1378

 

 


i'm a bird ... light and happy ... i wish to fly into the sky ... there is our heart there... yes yours
پرنده ای هستم آزاد و سبک .... از الله قدرتی از جنس نور می گیرم و دور از تمام حرفهای چرند بالهایم را برای اوج گرفتن باز می کنم .... هیچ کس قادر نخواهد بود شوق مرا فرو نشاند چون من لبریز از عشق هستم ..... عشق .... بی نهایت .... همچون اسمم ... پروازی تا بی نهایت .... الهه یعنی نهایت هر چیز .... و من یعنی
کسی که مرا می خوانی عاشقانه دوستت دارم حتی اگر تو را نبینم
 

 

 

 

الهه فاخته 

 

بقیه در ادامه مطلب  

الهه فاخته بازدید : 213 جمعه 06 اردیبهشت 1398 نظرات (1)

با سلام 

دوستان و یاران همیشگی 

امسال سال چهارم هست که کتاب شعر گاهی الهه فاخته در نمایشگاه کتاب حضور دارد . 

این کتاب را امسال از آدرس زیر می توانید خریداری نمایید.

یا حق

 

آدرس خرید کتاب شعر گاهی :

مصلی - نمایشگاه کتاب- سالن عمومی - راهرو 10 - انتشارات مایا

اسم کتاب : گاهی

نام شاعر : الهه فاخته

موضوع : شعرواره های عرفانی و ساده

الهه فاخته بازدید : 504 سه شنبه 09 شهریور 1395 نظرات (0)

دل‌نوشته کفش های پاشنه دار من 

موضوع : زن و دختران

به قلم الهه فاخته

 

کفش هاي پاشنه دارم را دوست دارم

بخصوص آنهايي که تق تق صدا ميدهند

وقتي حرفهاي نابه جا و سفيهانه برخي آدمها که اسمشان را گذاشته اند مَرررررد در کوچه خلوت به گوشم مي رسد ، پاشنه هاي خود را به زمين مي کوبم تا با رعشه صدايش ، در دهان کسي بکوبد که اينک حتي صداي خودش را هم نمي‌شنود ... بايد بدانند من با کفش‌هاي پاشنه دار تق تقي ام به اندازه يک گُردان ، قدرت دارم تا دروازه دهانش را ببندم .


من کفش‌هاي پاشنه دارم را دوست دارم چون هر بار که آن را مي پوشم حس مي کنم بالاي ابرها پرواز مي‌کنم ... دوست دارم بدوم و از حجم بي عقلي مردانِ بي غيرت رها شوم

 

تمام دلخوشي من همين چيزهاست که گاهي کفش هاي پاشنه دارم را از جا کفشي در بياورم و بگويم امروز روز پرنسس است آماده باشيد براي رفتن 

چه فرقي مي کند سه سانتي باشد يا ده سانتي ..مهم اينجاست ?? .. قلبي که با کفش هاي پاشنه دار احساس آرامش مي کند


و چه قدر سعادت مند خواهم بود وقتي مردمان شهرم بجاي قضاوت کردن و وراجي، فکر مي کردند و سکوت مي کردند تا کسي را از دنياي سيندرلايي اش بيرون نکشند 

آه

  • نویسنده الهه فاخته
  • دلنوشته درباره زن - کفشهای پاشنه دار
الهه فاخته بازدید : 132 سه شنبه 02 شهریور 1395 نظرات (0)

دلنوشته سی سالگی

به قلم الهه فاخته

 

زمان مرا به کجا می کشانی؟
زمان دلم شکست، جوانی ام را کجا میبری؟
زمان دل خوش سیری چند؟

گاهی سخت است اما تحملش اجبار است!

فقط می دانم ، زندگی ام خراب شد از مهربانی بیش از حد و گذشت دمادمم از انسانهایی که به من بد کردند


و من در آستانه سی سالگی
از سی سالگی نمی دانم اما می دانم سی سال تحمل کردم سختی و مصببت اجباری را
به خدا خوب است گاهی اسیر نباشی
اسیر غصه نباشی
ولی من اسیر همیشگی ام، اسیر دلِ شکسته ام که گاه خودم را می تراشد گاهی اطرافیانم را ! .

سی سالگی دیرتر بیا یا اصلا نیا ..قدر عمر زن صد ساله زیسته ام .
و این اشک‌ها انگار هرگز پایان نمی گیرد .
سالهاست که غرق شده ام

 

همه را دوست دارم و کسی مرا دوست ندارد
دل بسته ام به محبت خدایی که می داند سی سالگی ام چیست
سی سالگی من سی دهه را پشت سر گذاشته است
آه

یا حق 

به قلم الهه فاخته

  • دلنوشته سی سالگی

  • الهه فاخته
  • دلنوشته های روزانه من
الهه فاخته بازدید : 128 دوشنبه 01 شهریور 1395 نظرات (0)

 داستان المپیک و قهرمانی 

به قلم الهه آجرلو فاخته

 

المپیک ، داستان عجیبیست !

بهترینها انتخاب می‌شوند و موضوع حق است

حق، مسلما فقط تمرین زیاد نیست. !
حق، اینبار به ایمان است ..
و صاحب حق به قهرمان فرصت می دهد صدایش کنند و قلبا باورش داشته باشند و قلبا تمام هدفشان پاک باشد .

یکی محمد گفت، یکی حسین، یکی علی، یکی مسیح را .
خب ایمان که فقط برای ایرانی‌ها نیست

داستان المپیک جنگ با خود است ، یک آزمون سخت !
که اگر سیاست واردش شود می بازی
اگر نیتت درست نباشد می‌بازی .
سخت است
شاید هم باید ببازی تا چیزی بدست آوری 👌

همه تلاششان را کرده اند ، شکی نیست که همه تلاش کرده اند و می‌خواهند برنده شوند
اما...
اما....
اما....‌
کسی که تمام حواسش این بوده خوب باشد، منت نگذارد، توکل کند آیا مستحق مدال نیست؟



بقیه داستان المپیک در ادامه ...


 

الهه فاخته بازدید : 179 جمعه 22 فروردین 1393 نظرات (0)

برگی از خاطرات گذشته 

روح زخمی من 

به قلم الهه فاخته

 

 

لرز کرده ام ... آن کسی که بی گناه است همیشه فریاد میزند از قصاصی که حقش نیست .... همیشه بغض دارد از اتفاقی که برایش بالاجبار افتاده است .

و صدایی میگوید : الهه خودت را در دنیای بی کرانه خودت بجوی ... اما ....

 

متن کامل برگی از خاطرات گذشته در ادامه مطلب ...

الهه فاخته بازدید : 245 پنجشنبه 30 آبان 1392 نظرات (0)

دلنوشته عصر پاییزی 

به قلم الهه فاخته

 

عصر پاییزی 30 آبان 1392

12.00

شب بارانی پاییز رسید . چک ، چک ، چک بارید بر شیشه ها باران . از دیشب بارید تا خود صبح و تا عصر حال .

ای باران که می باری آرام ، هوا سرد است . سوز دارد سردی این فصل . بر صورتم تازیانه می زند گرمای خانه بخاری نشین . اما باران که می بارد هوا سرد تر می شود و من همیشه عاشق باران هستم . هوا سرد ، آسمان سرد، و من هم سرد . انگار سالهای بسیاری است که پنجره ها آموخته اند ، تا باران پاییزی بارید سرد باید بود ، سرد ...

صدای تیک تیک ساعت در سرسرای سکوت شیشه ای می نشیند . تمام اجسام خانه ام خوب می فهمند دختری آرام سکوتش را نباید شکست باید چون او آرام بود و بی هرج و مرج .

صدایم آن قدر خسته است که حتی تا سوی بیرون پنجره ها نمی رود . آری من دارم ، بی صدا فریاد می زنم . و صدای لرزانم را فقط برگ ریزان پاییز می فهمد و بس .


دلنوشته الهه فاخته

 

 
الهه فاخته بازدید : 84 شنبه 06 مهر 1392 نظرات (0)

متن قلب من شکسته بود 

دلنوشته هایی از گذشته 

به قلم الهه فاخته

سال 1392

 

در آینه دختریست .... دختری با موهای مشکی که پریشان از خواب برخواسته است ... چشمانی قهوه ای پف آلود با ظاهری خاموش فقط به آینه می نگرد ... موهایی فر که انگار از خوابش آشفته تر هستند . این چشمان همان چشمان اسرار آمیز من است ... من در آینه هستم ....

 

زباله را یادم رفت ببرم ، دیدم کرم گذاشته است ... کرمهای سفید ... از حرکت کرم ها ترسیدم همانطور که از کودکی از مورچه های کوچک می ترسیدم ... ناگهان نگاهم به در باز اتاقم افتاد . اتاقی که در آن می خوابم . دلم به حال خودم سوخت آرام گریستم . من روزی در همین اتاق خواهم مرد ؟ به زود کرم ها به تن نرم من حمله خواهند کرد. آن زمان فرق جسم من با این زباله چیست ؟ کرمها بی رحمند یا چیز دیگریست ؟


 

آری دلم برای خودم سوخت ... قلبم درد می کند احساس می کنم به سختی می تپد . و این نیروی عشق است که قلبم را وادار به حرکت می کند .آن قدر سخت است که گاهی از تپش قلبم تمااااااااااام روحم به درد می آید .

این صدای خسته ی من است .برمی خیزم می نشینم ... می نوشم ... هیچ لذتی نیست ! هیچ آرزویی نیست ! و من قلبم تیر می کشد .
مابقی متن های دل شکسته ام در ادامه مطلب
الهه فاخته بازدید : 311 پنجشنبه 28 شهریور 1392 نظرات (0)

 دلنوشته درباره قدر همدیگر را بدانیم

نویسنده الهه فاخته

 

هی .... هی با تو هستم پیاده ....
چه کسی گفت که هی ، بی ادبی است . من سر این کوچه ای که تمام آسفالت سردش را غبار تنهایی گرفته است ، سالهاست که منتظر هستم . منتظر تو ...
هی ... صمیمی با تو هستم !!!
با تویی هستم که بی دریغ می بخشی !
با تویی هستم که بی دروغ ، صادق هستی !
با تویی هستم که شاید یک روز باور کنی قصه زندگی همین دم زدن هاییست که بین نفس من با تو می شود یک سلام و یک علیک سلام !


اینبار دفتر خاطرات من ، چشمان توست . چشمان زیبای تو با هر رنگی ! سبز ، آبی یا قهوه ای ... با چشمان بی ریایی که گاه برق معصومیت دارند و گاهی برق جادو.
با تویی هستم که هنوز قلب داری !


بقیه متن بیایید قدر همدیگر را بدانیم در ادامه ....

 

الهه فاخته بازدید : 274 پنجشنبه 28 شهریور 1392 نظرات (0)

متن درد و دل یه بنده با خالق
به قلم الهه فاخته

 

آهای الله مهربون 

امروز استاد می گفت خوشبختی درون اینجاست ♥ . خوشبختی درون آدمهاست ... حتی اگه نفس کشیدن رو خوب یاد بگیری می فهمی نباید بیرون از خودت دنبال خوشبختی بگردی .

پس 

می شه بگی چی می شه دل آدم می شکنه 

وقتی از ته دل می خنده 

دوباره یه بغض سنگین هی له له می زنه بپره بیرون 

گاهی باید ببلعیدش 

گاهی باید روتو کنی اونور 

امااااااااااااااا 

چرا گاهی دنیای همه ی آدمها میشه عکس و عکس و عکس 

چرا آدما گاهی می فهمن تو کارت غلط بوده می رن زیر تیغ عمل ! 

بازم زشتن 

امروز استاد حرف قشنگی زد : توی خودت باید دنبال خواسته هات بگردی !

آره زیبایی بیرون آدمها نیست که اگه بهش تظاهر کنی باید بینیتو عوض کنی حتی لباتو یا گاهی چشمهاتو ... این کفرانه نعمته ... درسته ! 


الله 

چه قدر خوشحالم که مهربونی 

که به من گفتی واسه تو قشنگم ، من که می دونم دماغم گنده است اما وقتی تو می گی مگه کسی جرات داره بهم بگه دماغ گنده ... 


استاد امروز همون اول کلاس گفت : ما هنریا ذاتمون حساسه چه به غبار روی پیانو ، چه به اینکه بگن بالای چشت ابروا ... 

منم جدی گفتم آنرمالیم :) حواسم نبود .خوبه ناراحت نشد . 

 

بقیه متن درد و دل با خدا در ادامه ... 

الهه فاخته بازدید : 110 چهارشنبه 27 شهریور 1392 نظرات (0)

سلام

امروز روز تولد وبلاگ منه .... جایی برای حرفهای سخت ...

نمی دونم چرا این وبلاگ رو ساختم ! یه احساس درونم چرخید چرخید چرخید . همیشه به حرف دلم اعتماد می کنم .

 برای هر کسی که با صدای من ، با نوشته های من ، یا با لبخند من انرژی مثبت می گیره و دلش می خواد همون موقع یه آرزو کنه .... مثل خیلی ها میگه یا فقط نگاه می کنه ، تنها چیزی رو که دارم تقدیم می کنم ، قلبم رو ♥

نمی دونم چجوری احساسم رو وصف کنم . وقتی می نویسم دستهایم نیست وقتی حرف می زنم زبانم نیست ، انگار که در دنیای دیگری هستیم و کسی به جای من می نویسد و حرف می زند

فقط می دونم وقتی می خونم چرخیدن فرشته ها رو در اطرافم احساس می کنم .شاید خودخواهی باشه اما خوب احساس می کنم .

پروردگارا از تو ممنونم که بندگانت را اینقدر زیبا آفریدی

به یکی لبخند دادی

به یکی صدای دل نشین

به یکی نگاه عجیب

به یکی مهربانی

و برای آنکه لیاقت نگه داشتنش را پیدا کنند به آنها سختی دادی تا قدر داشته یشان را بدانند

چه قدر بزرگی !

چه قدر عظیمی !

چه قدر مهربانی که اجازه می دهی من با دل شکسته ام هر شب روی نوک انگشتان شما بخوابم .

الهه فاخته

 

 

نوشته شده در ۱۳۹۲/۰۶/۲۷ ساعت 3:11

 

 

 

بقیه در ادامه...

الهه فاخته بازدید : 247 سه شنبه 26 شهریور 1392 نظرات (0)

متن آدمی که دلش شکسته است

به قلم الهه فاخته

 

و یک دل می شکند


یادتان باشد دلی که شکسته است
زودتر می شکند


آدم دل شکسته آهش زود می گیرد و دعایش زودتر
پس مواظب باش و هر وقت به دل شکسته ای رسیدی آرام تر قدم بزن و آرام تر صحبت کن ...


آدم دل شکسته دست خودش نیست ترد تر شده است
تنها تر شده است
و در پشت چشمانش غم دارد
اگر درکش نمی کنی
لااقل آزارش هم نده


یادت باشد آدم دل شکسته به خدا نزدیکتر است
پس راحت او را قضاوت نکن
یعنی اصلا قضاوتش نکن
فقط رهایش کن و او را همانطور که هست بپذیر


آدم دل شکسته تنهاترین تنهاست
و بزرگترین غم را دارد
سادگی
که نشود با آن دفاع کرد
چون قاصدک پر رمز
و چون قمری خوش خبر
و چون باران پر برکت


یادت باشد
با دلهای شکسته آرام تر صحبت کنی
آنها زود تر می شکنند


  • الهه فاخته

  • متن آدم دل شکسته

  • نوشته شده در ۱۳۹۲/۰۶/۲۶ 

الهه فاخته بازدید : 222 سه شنبه 02 آبان 1391 نظرات (0)

برگی از خاطرات گذشته من 

به قلم الهه فاخته

 

عمق سکوت !

عمق سکوت رازی دارد که من بعد از سالها فهمیدم ولی با روحی کامل تر شده و دستانی باز نه چون گذشته ساده 

چشم ها 

همیشه رازی دارند و همیشه معجزه می کنند

 

بقیه خاطرات گذشته در ادامه مطلب 

 


 

الهه فاخته درشبکه های مجازی

 


دوستان عزیز میتوانید من را ( الهه فاخته ) در شبکه های مجازی اینستاگرام , تلگرام و آپارات با یوزر elahe_fakhteh دنبال کنید 

تعداد صفحات : 27

الهه فاخته
Profile Pic


 به نام آرامش قلب ها

عزت دست خداست

زندگیتو با امید ادامه بده , همیشه یه راهی هست


سلام به سایت رسمی الهه فاخته خوش آمدید


در این سایت شعرها , دلنوشته ها , کتاب ها , دکلمه ها و اشعار الهه فاخته رسانه می شود .

 

 الهه فاخته  ( مستعار ) متولد 1366 شاعر معاصر و نویسنده , گاهی خوانش شعر و دلنوشته انجام میدهد , استاد  و داور رسمی تکواندو و کیک بوکسینگ است.


 

من، فاخته .... صاحب قدرت قلم، هرچه دارم از خالق دارم
سالهای باقی عمرم را از "حق" الهی مینویسم

می خواهم پرواز کنم چون پرنده ای آزاد رها و اوج بگیرم تمام شاعرانگی من در حس مشترک است حسی بین قلب من و تو من به پرواز ایمان دارم یا حق !


 پینوشت : زندگی آنقدر ها هم پیچیده نیست که دنبال دلیلش بگردیم .

شاد بودن , عاشق بودن و حال خوب داشتن و درستکار بودن شاید نتیجه سختی هایی باشد که هر انسانی در زندگی خود خواهد داشت تا بالاخره به آن خواهد رسید .

یا حق 

الهه فاخته



اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    از چه طریق وارد سایت الهه فاخته شدید ؟