الهه فاخته - 16

loading...

الهه فاخته

الهه فاخته,شاعر و نویسنده و دکلماتور دارای کتابهای شعر,نویسنده کتاب دختر غمزده ونویسنده دلنوشته های عاشقانه و ..میباشد .تنها سایت رسمی است . الهه آجرلو

جستجو در سایت الهه فاخته
جستجو در سایت الهه فاخته


در اين سایت
الهه فاخته بازدید : 221 شنبه 28 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

شعر نو عارفانه من از دنیا چه میخواهم ؟

دلخوشی

شاعر الهه فاخته

کتاب شعر و شاید عشق یک 

 

من از دنیا چه می خواهم !

به جز یک تکه از ساعت

بدانم چیست این دل

بدانم زندگی , طعم خوشی دارد ؟

 

بقیه شعر عارفانه من از دنیا چه می خواهم به همراه دکلمه شعر در ادامه مطلب ... 


الهه فاخته بازدید : 153 شنبه 28 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

شعر نو  روز عاشقانه با الله

شعری با مضمونی از امام رضا (ع) رفیق با وفا

کتاب شعر و شاید عشق یک 

 

چه شاعرانه می بارد باران در شب گشایش حاجت !

تل خاک یک وجب از خود را می کند نثار بر غم فردا

بی دریغ صبح، صبح زیبائیست !

وقتی تو بسان فرشتگان شادی!

بی دریغ صبح، بدون تکرار است

وقتی تو نوید گشایش کاری !

بی دریغ صبح ، شگفت انگیز است!

وقتی

تو شاعرانه ،با خدا می خندی .

 

بقیه شعر نو عاشقانه درباره امام رضا در ادامه مطلب قرار گرفت

الهه فاخته بازدید : 310 شنبه 28 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

شعر نو درباره فاخته 

شاعر الهه فاخته

کتاب شعر واره های سپید من

 

چون فاخته ای دل شکسته و غمگین

نشسته ام بر سر شاخه خشک درخت

جوجه هایم گرسنه و نالانند

هر کسی آمد و راهی گفت ..... و رفت

راه ها بلدم لیک اکنون

جوجه هایم گرسنه شدند , چه کنم ؟

 

بقیه شعر نو درباره فاخته در ادامه مطلب قرار گرفته است

الهه فاخته بازدید : 282 جمعه 27 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

شعر نو گفتگوی کبوتر و صدف 

رهایی از قفس و حکمت و عشق خداوند 

شاعر الهه فاخته 

کتاب شعر و شاید عشق یک

 

صبح یک کبوتر از قفس پرواز کرد

آرزوی تازه ای آغاز کد

رفت سمت ساحل دریای دوست

جز صدف چیزی ندید

گریه کردو رازی از دل را گشود

گفت :

بارالها، مهربان

روزی آن گنجشک پیر

گفت : خالق زیبای ما

در ساحل است

آمدم ساحل ولی اینجا نبودی مهربان

چه تفاوت می کند این قفس یا آن قفس!

 

بقیه شعر نو کبوتر و صدف و آزادی در ادامه مطلب می باشد

الهه فاخته بازدید : 187 جمعه 27 اردیبهشت 1398 نظرات (1)

شعر عاشقانه بلند فصل سرد 

کتاب شعر صدای حق

شاعر الهه فاخته

 

تو به من گفتی آن روز

کوچه تاریک راه به جائی دارد!

شبنمی لرزید

روشنی آمد و در قلبم ماند

گفتن حس عجیبم, سخت است

تو به من گفتی آن شب

که شرافت در طلب قلب تو است

 

بادی آمد

برگی از دور رها شد در باد

چشم ترسانم را به لب چشم تو چسبانیدم

بین ما گرما بود, ترسیدم

لحظه ای آمد و رفت

و تو یادم دادی بی خدا خندیدن جرم است

من به چشمان تو دل داده شدم

و تو رفتی, آسان ..

و من اینجا بی یار

مانده از خندیدن, مانده از زجه زدن

قلب بیتابم را, هدیه دادم به شما

و تو رفتی از پس کوچه گنگ

 

بقیه شعر عاشقانه فصل سرد در ادامه مطلب ... 

الهه فاخته بازدید : 218 جمعه 27 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

شعر نو دنیا دنیا

از کتاب صدای حق

شاعر الهه فاخته 

 

دنیا, به وجودت می نازی؟

تو که چند ساله شدی

رنگ شدی

تو به دیرینگی خاک تنت می نازی

تو که در خاموشی , موی تجربه را می بندی

 

بقیه شعر نو دنیا در ادامه مطلب ...

الهه فاخته بازدید : 383 جمعه 27 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

 

دلنوشته عاشقانه برای تو 

به قلم الهه فاخته

 

تنهایی هم مرا قوی کرد هم تو را !

تنهایی مرا آب دادن به یک گل , حرف زدنهای عزیزانم , خرید کردن و نوشتن و خیلی چیزهای دیگر پر میکند 

من .. تو را برای تنهایی خویش نمیخواهم !

من ... تو را میخواهم تا کنارم باشی و سختیها آسانتر شوند , 

خنده هایم دلچسب تر شوند 

و شادیهایم را با تو دوچندان حس کنم

نه ای جاااان خیابانی به من میچسبد و نه عشوه های خیابانی به تو ! 

چون هر دو اصیل زاده هستیم

زندگی با تو جان دوباره میگیرد .

 

دلم میخواهد روزی صدبار تو را بغل کنم و صدای نفست , صدای تپش قلبت و زمزمه هایت مرا به بهشت خدا ببرد ! 

آنگاه غصه هایم رنگ میبازند !

 

من تو را میخواهم !

من تو را عاشقانه میخوانم !

من تو را برای لبخندهایم , برای نگاهم , برای نفس کشیدنم میخواهم 

من تو را یاری میدانم که قدرت یاوری ام دارد , من به این قدرت تو مینازم !

 

گمان نکن هرگز باور نکن, تو را برای تنهایی خواسته ام !  نه ... !

من تو را برای بودن کنارم 

برای یار بودن 

میخواهم 

  • یا حق 
  • نویسنده الهه فاخته
  • دلنوشته عاشقانه شماره 45
  • دکلمه عاشقانه در ادامه مطلب 
الهه فاخته بازدید : 203 جمعه 27 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

نامه عاشقانه شماره 44

 

بــیــا بــالــهــایــمــان را بــاز کــنــیــم و در گــردبــاد بــهــارے ایــن روزهــا پــرواز کــنــیــمــ.

مــن و تــو زیــبــاتــریــن قــصــه عــاشــقــانــه دنــیــا را در جــهــان ثــبــت خــواهــیــم کــرد 

 

ایــن روزهــا جــوانــه زدن هــا شــبــیــه نــگــاه اول مــن اســت تــو را ... تــو را نــمــیــدانــم ولــے .. ایــن نــگــاه مــن اســت کــه جــان گــرفــتــه اســت و تـو را لــمــس مــیــکــنــد.

آرے ایــن چــشــمــان مــن اســت کــه وراے زبــان بــه حــرف آمــده و تــو را ســتــایــش مــے کــنــد ❤

ایــمــان دارم روزے عــشــق در وجــود مــن و تــو چــنــان مــتــبــلــور خــواهــد شــد کــه بــالــاے ســنــگ قــبــرمــان مــیــنــویــســنــد : نــاشــران عــشــق زمــیــنــے بــدرود!

 

ایــن روزهــا دلــم پــرواز و در اوج مــانــدن مــیــخــواهــد بــا تــو! دلــم لــذت بــے پــایــان مــیــخــواهــد ! لــذتــے از عــشــقــ، زیــبــایــیــ،ســلــامــتــے و خــنــدیــدن ...

دســتــهــایــم را بــگــیــر در امــتــداد تــو اوج خــواهــم گــرفــت .. و خــواهــم درخــشــیــد ❤

 

 

  • نویسنده الهه فاخته
  • نامه عاشقانه شماره 44
  • ســوم فــروردیــن ۱۳۹۸
الهه فاخته بازدید : 1064 جمعه 27 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

 تو کنارم باشی حال من خوب است 

 این نامه عاشقانه را تقدیم میکنم به تمامی مرد هایی که عاشقانه به همسرشان و عزیزانشان عشق میورزند 

میدانم که مردهای عاشق و خیلی خوب هم , بسیارند 

 

مرد من 

تو که باشی حالم خوب است 

تمام غم هایم به یکباره می رود با یکبار نگاه تو به چشمهایم ♥

 

سرم را روی سینه ات میگذارم و تپش قلبت زمزمه بهشت را برایم تکرار میکند.

تو که کنارم باشی حال من خوب است


تکیه گاهم , مرد مهربانم تو که هستی تمام لحظاتم پر از لذت و شادیست !

تو که باشی,غم هایم مهمان خجالتی اند که زود می روند .

اسم تو آرامش جانم,صدایت معجون خستگیهایم ,

   دست هایت ... بوی خدا را می دهد ♥


مرد من , مرد مقتدر و مهربان من

کنارم باش,سلامت بمان و تنهایم نگذار 

  تو کنارم باشی حال من خوب است 


من به عشق تو نیازمندم ♥

روزت مبارک مرد من 

 

  • نویسنده الهه فاخته
  • نامه های عاشقانه الهه فاخته
  • روزهــاے پــایــانــے اســفــنــدمــاه ۱۳۹۷
  •  تو کنارم باشی حال من خوب است 

 

 

الهه فاخته بازدید : 380 جمعه 27 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

امشب هوس شراب کرده ام

پر می کنم جامم را

به سلامتی چشمهایت که ماوای دل بی قرارم شده است

اما ...

مستی من از شراب نیست

این دل توست که رخنه کرده است در چشمهایت و این چشمهای تو ... این چشمهای تو مرا امشب مستِ مست کرده است ....

 

امشب بیشتر از هر لحظه حس می کنم چقدر به آغوش تو نیاز دارم

کاش می شد هر لحظه کنارم بودی اما تو خدا نیستی !

یار من, مهربان من ... دلم ... شراب از جام چشمهای تو را می خواهد تا مرا به اوج لذت عشق برسانی و این دل ... این بی قرار آرام بگیرد .

امشب دلتنگ ترین شب زندگیم را می گذرانم . ..

سه روز مانده سال 1398

 

 

  • نویسنده الهه فاخته
  • نامه عاشقانه شماره 42
الهه فاخته بازدید : 197 پنجشنبه 26 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

 داستان کوتاه قهرمان 

 از کتاب عاشقانه هایی از جنس همدردی 

نویسنده الهه فاخته 

 

روزی روزگاری در کنار پنجره ای خاک گرفته, طوقی کوچکی زندگی می کرد . پرنده ای تنها که تمام امیدش به لبخندهای یک مرد بود !

یک مرد چون پرنده تنها ... 

هر شب که به خانه باز می گشت, با یک لیوان قهوه گرم, کنار پنجره می ایستاد و به چشمان پرنده نگاه می کرد . از پشت شیشه همیشه سرد , چشمهای پرنده را می فهمید .

 

بقیه داستان کوتاه قهرمان را در ادامه مطلب بخوانید 

الهه فاخته بازدید : 197 پنجشنبه 26 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

 داستان کوتاه قهرمان 

 از کتاب عاشقانه هایی از جنس همدردی 

نویسنده الهه فاخته 

 

روزی روزگاری در کنار پنجره ای خاک گرفته, طوقی کوچکی زندگی می کرد . پرنده ای تنها که تمام امیدش به لبخندهای یک مرد بود !

یک مرد چون پرنده تنها ... 

هر شب که به خانه باز می گشت, با یک لیوان قهوه گرم, کنار پنجره می ایستاد و به چشمان پرنده نگاه می کرد . از پشت شیشه همیشه سرد , چشمهای پرنده را می فهمید .

 

بقیه داستان کوتاه قهرمان را در ادامه مطلب بخوانید 

الهه فاخته بازدید : 158 چهارشنبه 25 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

مقدمه کتاب عاشقانه ها یی از جنس همدردی

نویسنده : بانو الهه فاخته

به نام او

چشمهایم را میبندم

میخواهم بوی دارچین را در چای داغ امروزم حس کنم. آرام مینشینم روبروی شمعی که

خاموش است.ذهن خسته ام را رها میکنم.

هیچ دقت کرده ای کودکان چقدر ناز دارند ناز میریزند؟

میخواهم امشب و همین اکنون ناز بریزم با نگاه شمعی که به نازم روشن می شود.

گاهی باید آرام بود.

الهه فاخته

با احترام و عشق

تقدیم به تمام کسانی که روح لطیفشان,

از بدی های روزگار زخمی شده است

و کسی قادر به درک دردهایشان نیست !

 

 

الهه فاخته بازدید : 886 چهارشنبه 25 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

 

مقدمه کتاب شعر گاهی

شاعر الهه فاخته

 

با احترام,
تقدیم به تمام دوستداران شعر پارسی
و تمام کسانی که احساسات زیبایشان,
آرامش جان
همسفران زندگیشان شده است .

یا حق!
الهه فاخته

به نام خالق سلطان قلبها
الله
خدایا از تو چه پنهان ؟!
….. نگرانم
تو که کنارم هستی نمی ترسم ، اما عجیب نگرانم!
بنشینی!
میدانم محال است تو کنارم باشی و ساکت
این را هم خوب میدانم، رفاقت کردی که اسمت را رفیق گذاشتم آن هم تنها رفیق …
.قلب است دیگر
شکسته است
لبه اش تیز است
گاهی خودم را می خراشد
من امید نمی خواهم یقین میخواهم
بارالها ارامم کن …
آمین

الهه فاخته بازدید : 135 چهارشنبه 25 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

مقدمه کتاب شعر جونی جونی

شاعر الهه فاخته

با نام او
ماه
ماه تابان
سلام
هربار که در اسمان بی کران الله، قرص کامل میشوی دستم را روی قلبم می گذارم و شروع می کنم به دعا کردن و ارزو کردن.
دستانم گرم میشود
ارام و سبک می شوم
دقیقا مثل ان هنگام که حقیقتی فاش می شود و ادم خیالش راحت می شود ، حق گرفتنی است…

الهه فاخته بازدید : 130 چهارشنبه 25 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

کتاب شعر جونی جونی یار جونی 

شاعر الهه فاخته 

موضوع کتاب به سبک محاوره از عشق , تنهایی , نامردی روزگار , لالایی و .. است 

درادامه لیست اشعار تقدیم حضورتان می گردد

الهه فاخته بازدید : 285 سه شنبه 24 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

نامه عاشقانه شماره 41

 

تو که هستی 

ناخن هایم را سوهان میزنم، لاک میزنم ، موهایم را پریشان میکنم ، رژ لب میزنم ... جلوی آینه می ایستم ، و ... می رقصم!

چه فرقی می کند الان یا ساعتی دیگر! وقتی هروقت که بخواهم میتوانم صدایت را بشنوم❤

 

تو که باشی حالم خوب است ! تو که باشی هر لحظه با تو بودن خوب است 

انگار که پایان عمرم اکنون است به لذت دیدنت حریص می شوم ، چشم از تو و یادت بر نمیدارم انگار همین الان..آری همین الان وحی رسیده که پایان عمرم رسیده است و لحظه لحظه باتو بودن را از دست نمیدهم.

من تو را دوست دارم و گاهی با اینکه هستی دلم برای زمزمه هایت و نفست تنگ میشود.. قلبم به شدت می تپد و نبودنت در لحظه مرا به آغوش خدا می رساند!

عشق شاید همان قدرتیست که خدا میخواهد با آن بی نهایتی خود و بودن مستمرش در هر لحظه را ثابت کند! آری عشق بی نهایت اوست ، برایش شریک نخواهم گرفت اما ... من امشب بدجور دلم برای نفس نفس زدنت و زمزمه هایت تنگ شده است ❤

میان شلوغی روزمرگی هایم ، میان آرزوها و رویاها و تلاشها و خستگیهایم این حضور شفاف توست که ناگهانی می آید و دلم برایت پررررر می زند تا انتهای افق!

 

جان من! 

کمی بیشتر با من بمان تا تو را تلاوت کنم ❤ آخر چه کنم از یادم نمی روی ... قلبم را بدون صدایت چگونه آرام کنم؟!

 

یا حق

  • الهه فاخته
  • اسفند ۱۳۹۷
  • به قلم الهه فاخته
الهه فاخته بازدید : 499 یکشنبه 22 اردیبهشت 1398 نظرات (4)

دلنوشته عاشقانه شماره 40

 

دیشب وجودت پر از خواستن من بود، ایمان دارم دیشب قسمتی از حال بهشت بود

حال من خوب است، حال من با تو خوب است 

گرمای دستانت بر دستان من جوانه زد میدانم که بزرگ خواهد شد و آن هنگام که چون نهالی شود دستانم معجزه خواهد کرد از این تکرار!

زمزمه های عاشقانه تو مرا مدهوش کرد و مست .. غم چیست؟ درد چیست ؟ وای چقدر حالم خوب است

دستهایم را رها دوباره بگیر ، و مثل دیشب نگاهم کن... من می رقصم و می چرخم و در پیچ و تاب زلف سیاه خویش از دروازه ملکوت هم میگذرم 

 

عاشقانه های نگاهت ، تپش قلبی که بخاطر من تندتر می زند ، و دست های گرمِ مردانه ات ، روح مرا به رقص وامیدارد ..

رقصی با ملودی عاشقانه ای که از تو دیدم❤

و چون گل سرخی میشکفم❤

 

وقتی عاشق میشوی، جانشینی تو را در زمین باید تبریک گفت ❤

صدایم کن، وباز هم مرا بخواه تا تمام بهشت را به نامت بزنم 

آنچنان محو آرامش و شادی خواهی شد که تصورش راهم نکرده ای.

خدا هوای مرا دارد

خدای هوای قلب عاشق من را دارد

خدا صدای مرا میشنود

بهشت خدا را به نامت میزنم

دستهایم را بارها بگیر تا بذر معجزه جان بگیرد !

من به معجزه عشق ایمان دارم❤

یا حق

  • بهمن ۱۳۹۷
  • الهه فاخته

 

پ.ن: خدایا عاشقای واقعی رو به هم برسون ❤ الهی آمین ❤

الهه فاخته بازدید : 248 یکشنبه 22 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

دلنوشته عاشقانه شماره 39

 

لب هایم گرمی لب هایت را لمس میکند و انگاه نوری میان سینه من با تو می درخشد چیزی به درون قلبم می خزد و من خود را عاشق تو میبینم!

دوستت دارم و این زندگی من با توست که سرشار از عشق است❤

دوستت دارم و حال دلم را خدا میفهمد و این خوشبختیست!

 

تا آخرین نفس در کنارت خواهم ماند دستهایم را رها نکن تا روشنی درونمان ، مارا به سعادت برساند ❤

 

حالم خوب است!

حال دلم با تو خوب است

مرا ببوس💋

 

یا حق

بهمن ۱۳۹۷

الهه فاخته

الهه فاخته بازدید : 233 جمعه 20 اردیبهشت 1398 نظرات (0)
شعری از کتاب شعرواره های سپید من
تقدیمی به مرتضی پاشایی عزیز
شاعر الهه فاخته

تقدیم به مرتضی پاشایی عزیزم


به خواب دیدم .. خواب تو را
که چه ناز می خندی
فرشته ای در گوشم خواند
او که زیبا می خواند ..
زیبا می خندد
من به حرفش خندیدم ..
از ته دل
و به زیبایی لبخند تو واشد , دل من
بگمانم نذری داری .. ی ا دعایی کردی
تو برای تن رنجور,
میجنگی با بد و خوب
مژده که پیروز شدی
بگمانم که شفا می گیری
تو بخوابم عاری از درد شدی
تو بخوابم از ته دل می خندیدی!


*این شعر برگرفته از خوابیست که قبل از فوت
مرتضی پاشایی دیدم *

  • شاعر الهه فاخته  
الهه فاخته بازدید : 158 جمعه 20 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

 

شعر کوتاه گاهی تکراری پر ارزش

شاعر الهه فاخته 

کتاب شعر گاهی 

شعر گاهی شماره 21

 

 

گاهی
در میان خطهای آبی دفتر شعرم
مي شوی
تکرار ... تکرار .. تکرار .
و آنقدر تکرار میشوی
که تکرارت می شود بروز یک احساس
و آن حس بی تکرار میشود
یک شعر ناتمام
مثل معادله ریاضی که جواب آخر
تا انتها میشود
تکرار ... تکرار .. تکرار .
اما
تکراری پر ارزش !

 

  • شاعر الهه فاخته
  • کتاب شعر گاهی ( انتشارات مایا )
  • شعر های کوتاه گاهی
الهه فاخته بازدید : 257 جمعه 20 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

 

شعر نو زیبای دل‌فروش و دلفریب

شاعر الهه فاخته 

کتاب شعر فاخته

 

گفتم : ای زیبای من رحم کن بر دلم

گفت : دل فروشی, دل‌فریبی , اطمینان چه سود ؟

 

گفتمش : بنشین , بگویم رازدل

گفت :" طعم غربت را نمی‌دانی, تو تنها نیستی !

 

شاپرک بر ناز گل خوابیده است

طعم تیغ خار صحرا را نمی‌داند هنوز

در میان آشوب دل‌های بی‌قرار

بی‌تحرک بودن, قصه ای بی‌باور است !

 

تو دلم دیدی و من درد غربت دیده ام

تا که غربت را نفهمی  بی‌گمان از دلم چیزی ندانی مهربان !" فاخته درد غربت را نداند

( درد غربت ... درد من نیست ! )

هر کسی از جنس خود , اسرار گفت

هر کسی راهی رود .. از دیگری راهش جداست

 

این‌چه دنیای عجیبیست

هر کسی یک‌راه دارد از راه یک‌دیگر .. سواست !

 

  • شاعر الهه فاخته
  • کتاب شعر فاخته
الهه فاخته بازدید : 189 جمعه 20 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

شعر بانو الهه فاخته برای مرتضی پاشایی.
خدا بیامرزتش
انشالله که مارو هم شفاعت کنه


بخواب آروم گل زیبا


دلم میخواد که امشب
بسازم یک ترانه .بشینم پشت سازی که با دستهای تو ،قصه میگفت


تو فهمیدی عشق چیست
تو فهمیدی شکستن از پی یک آرزو چیست
تو فهمیدی ته دنیا همون عشقه ..عزیزم!


دلم میخواد تا خود صبح
بجنگم با غم بودن یا نبودن
اگه هرکی بفهمه عشق چی هست
بخواد زودی بره از این شهر
باید بگم کسی عاشق نباشه !
مثل تو ..اینقدر عجیب و عشق نباشه!


عجب رسمی شده
به هر کس عشق میدی..میره !
به هر کس دل میسپاری ... باز میره!


مگه خالق نگفت..رسم...مهربانیست
چرا هرکس مهربانتر شد ..باز میره؟!


من امشب ترس دارم عزیزم
اگه هرکی عاشقه . به دنیا دل نبنده
همین دنیا, ....  بدون عشق میشه


دلم میخواد امشب تا خود صبح
بشینم پشت ساز ات .بخونم ..گاهی برقصم با صدایت
شاید دلت سوخت اومدی دستم گرفتی
منو بردی تا اوج هستی
منو بردی تا ته خط
منو بردی ازین دنیای بی رحم.


دلم امشب هوایی شد.
دلم امشب برات نغمه سر داد .
مثه یک قناری, بال شکسته ...  تو قفس
هی میزنم توک به میله های سرد .


تو رفتی شهر گم شد
هوا لرزید از نبودت.
تو رفتی عشق گم شد
💜
با احترام .برای مرتضی پاشایی

  • شاعر الهه فاخته

 

الهه فاخته بازدید : 292 جمعه 20 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

 شعر سپید دل شکسته من 

کتاب شعرواره های سپید من

شاعر الهه فاخته 

 

گفتم دلکم با غم خود کرده چه تدبير؟

گفتي که نگو هيچ!

گفتم دلکم تاب ندارد

گفتي که نگو هيچ!

گفتم چه کنم هيچ نگويم؟

گفتي که نگو هيچ!

 

آنقدر نگفتم که سکوتم زد و تدبير شکست

شيشه قلب مرا, آن تير شکست

حال اگر به آهم تير رهاشد و دلت را بشکست

نگو که چه کردم که دلم سخت شکست! .

  • الهه فاخته
  • کتاب شعرواره های سپید من
  • شعر سپید درباره دل شکسته 

 
الهه فاخته بازدید : 192 جمعه 20 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

دلنوشته دنیای سی سالگی

تقدیم به تمامی عزیزانی که وارد سی سالگی شده اند 

 

به سي سالگي که نزديک شدم ،غم هايم تمام شد

به سي سالگي که نزديک شدم آرزوهايم نيز تمام شد

به سي سالگي که رسيدم، عشق هم رهايم کرد

من شانس آورده ام،شانس آورده ام

اگر گرد جواني از صورتم مي ريخت

همه مي فهميدند پير صدساله ام

زندگي آدم‌ها شبيه هم است

و تو زماني مي‌فهمي استثنا نيستي که سي ساله شده اي

 

فکر مي کردم خوبم، اما فهميدم در سي سالگي همه پا به دنياي مشترک مي گذارند

پس من چه هستم؟

چه فرقي دارم؟

آري چه فرقي دارم منِ هيچکس با ديگري؟

فرق من هيچکس بودن است

وقتي آرزويم يک کسي بودن بود، هيچکس شدم

و هر چه درخود دارم،زياد نمي بينم 

آه چقدر کوچکم براي بدست آوردن رضايت الله

  • نویسنده الهه فاخته
بقیه دلنوشته های سی سالگی را در ادامه مطلب بخوانید
الهه فاخته بازدید : 442 جمعه 20 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

ديشب در خانه من, حرف تو بود

تا خود صبح, حرف از روي و بوي تو بود

خاطراتي که پر از غم بود , شد اندوه تنم

 

باز مشتاق خبري از تو شدم

اين حال من است , حال هر روز من است

چشم تو, جادوگر احساس من است

 

کجاست راه نجات ؟ که سلامت برسم آخر راه ؟

اگر معرفت داري و حرفي بلدي

ياد اين فاخته عاشق دل‌داده بکن

  • کتاب شعر فاخته
  • شاعر الهه فاخته
الهه فاخته بازدید : 474 پنجشنبه 19 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

 شعر غمگین پیر لعنتی غم 

شاعر الهه فاخته

 

اين پير لعنتي رهايم نمي کند!

غم زاده من است يا من زاده غمم؟

مدام غر ميزند دم گوشم اين لعنتي

کجا روم که رها شوم ز آن؟

وقتي که در منزلش نشسته ام و ساکنم؟

گر نخواهمش بايد بروم از خانه اش

کجا بروم؟ دربه در شوم؟

بروم در کوچه و يک پير دگر همدمم شود؟

بروم در گوشه اي که نبينمش؟

 

 بقیه شعر غمگین این پیر لعنتی غم در ادامه مطلب ...

الهه فاخته بازدید : 176 چهارشنبه 18 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

 

دلنوشته عاشقانه دل عاشق من 

نویسنده الهه فاخته

 

وقتي به کسي عشق مي ورزي فکر مي کند عاشق او شده اي , 

خودش را دست بالا مي گيرد 

دچار غرور و خودشيفتگي مي شود

فکر مي کند تو فقط عاشق او هستي 

حالا خدا نکند که بفهمد تو چقدر عاشق مي شوي 

گناه کساني که چون من مدام عاشق مي شوند سادگي نيست

دقت کن ! گفتم عاشقي , نه هر داستاني که ياد گرفته اي و انجام دهي 

خير , عاشقي همان چيزيست که درون هر کسي يافت نمي شود همانطور که هر کسي مادر نمي شود که عشق را تجديد کند 

و هر کسي در کودکي نمي ماند , جسمش رشد مي کند و مي فهمد چرا که کودکان تجلي عشق هستند 

دنياي بي کودکان , دنياي فراموشي عشق است !

 

بقیه دلنوشته عاشقانه الهه فاخته در ادامه مطلب ..

الهه فاخته بازدید : 2301 یکشنبه 15 اردیبهشت 1398 نظرات (7)

 دانلود دکلمه mp3

دانلود گلچین بهترین آهنگ های الهه فاخته

Download The Best Songs elahe fakhteh Mp3

 

تمامی دکلمه ها ( شعر و دلنوشته و شعر نوشت )  الهه فاخته را در ادامه مطلب بخوانید و گوش کنید  و دانلود کنید 

دکلمه و شعر درباره پاییز , عاشقانه , عارفانه , دکلمه شعر , دلنوشته , فصل , غم و تنهایی و موضوعات دیگر

دکلمه‌ها مرتب به روزرسانی میشوند

برای دانلود دکلمه ها با فرمت صوتی mp3 به ادامه مطلب مراجعه کنید

الهه فاخته درشبکه های مجازی

 


دوستان عزیز میتوانید من را ( الهه فاخته ) در شبکه های مجازی اینستاگرام , تلگرام و آپارات با یوزر elahe_fakhteh دنبال کنید 

تعداد صفحات : 20

الهه فاخته
Profile Pic


 به نام آرامش قلب ها

عزت دست خداست

زندگیتو با امید ادامه بده , همیشه یه راهی هست


سلام به سایت رسمی الهه فاخته خوش آمدید


در این سایت شعرها , دلنوشته ها , کتاب ها , دکلمه ها و اشعار الهه فاخته رسانه می شود .

 

 الهه فاخته  ( مستعار ) متولد 1366 شاعر معاصر و نویسنده , گاهی خوانش شعر و دلنوشته انجام میدهد , استاد  و داور رسمی تکواندو و کیک بوکسینگ است.


 

من، فاخته .... صاحب قدرت قلم، هرچه دارم از خالق دارم
سالهای باقی عمرم را از "حق" الهی مینویسم

می خواهم پرواز کنم چون پرنده ای آزاد رها و اوج بگیرم تمام شاعرانگی من در حس مشترک است حسی بین قلب من و تو من به پرواز ایمان دارم یا حق !


 پینوشت : زندگی آنقدر ها هم پیچیده نیست که دنبال دلیلش بگردیم .

شاد بودن , عاشق بودن و حال خوب داشتن و درستکار بودن شاید نتیجه سختی هایی باشد که هر انسانی در زندگی خود خواهد داشت تا بالاخره به آن خواهد رسید .

یا حق 

الهه فاخته



اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    از چه طریق وارد سایت الهه فاخته شدید ؟